مناظره ی Steve & Alireza
مقدمه ی مولف
به نام خدایی که در این نزدیکی است ...
تقدیم به Steve Jobs
Steve: علیرضا دوست نداشتی بجای نویسندگی تو شرکت ما کار می کردی؟: Alireza NO، یعنی نه! Steve : عقل نداری دیگه پسر جان : Alireza اساسا در کار ما عقل جایگاه خیلی مهمی نداره به قول حافظ:
« عاقلان نقطه ی پرگار وجودند ولی عشق داند که در این دایره سرگردانند »
Steve: حافظ همونه که هر چی میگه شماها میگین عرفانیه ؟ : Alireza نخیر بعضیاش عرفانیه! Steve: دست بردار مهندس ! مثلا این بیت ها کدومش عرفانیه؟
« سه بوسه کز دو لبت کرده ای وظیفه ی من اگر ادا نکنی قرض دار من باشی »
« بگفتمش به لبم بوسه ای حوالت کن به خنده گفت کی ات با من این معامله بود؟»
«زلف آشفته وخوکرده و خندان لب ومست پیرهن چاک و غزل خوان صراحی دردست »
« ترگش عربده جو و لبش افسوس کنان نیم شب دوش به بالین من آمد بنشست »
« چارده ساله بتی چابک و شیرین دارم که به جان حلقه به گوش است به ما چاردهش »
« می دو ساله و محبوب چارده ساله همین بس است مرا صحبت صغیر و کبیر »
: Alireza next question please Steve: نه دیگه نپیچون!جواب بده!اگه اینا عرفانیه حتما منم عارفم و منظورم از میکده های کالیفرنیا ، عرفانیه : Alireza نه اینا عرفانی نبود! حالا بیخیال شو و حرف های +18 نزن ! Steve: Ok ،راستی این کتاب آرایه های ادبی که نوشتی به چه دردی می خوره هی درختارو می برید و کتابش می کنید که چی ؟ما چی تولید می کنیم شما چی؟: Alireza استیو جان! در مورد چیزی که اطلاع نداری اظهار نظر نکن. داداش ! بچه ها کلی آرایه یاد می گیرن . کلی تکنیک ، کلی تست و کلی شعر عرفانی! Steve: که چی بشه؟ Alireza: که برن دانشگاه ! خوباشون بیان پیش شما ! متوسطا هم همین حالا بالاخره یه کاری پیدا میکنند!
: Steve الان نوید پسرت دوست داره آرایه ی ادبی بخونه یا با Iphone Xs آشنا بشه! Alireza: این چه حرفیه ! معلومه که دوست داره آرایه ی ادبی یاد بگیره و با فرهنگ و عرفان و ادبیات و اینا آشنا بشه! Navid:علی ! خالی نبند! Alireza :اه اه ! نوید تو وسط مناظره چکار میکنی ؟ استیویه اعتراف کنم حال کنی؟: Steve کن! Alireza:می دونی که من خیلی مولوی رو دوست دارم . : Steve مولوی کیه! آهان همون Rumi! اینا الان اعتراف بود؟ تو ایالت متحده جهانخوار خودمون هم کلی طرفدار داره! Alireza:نه بابا ! اعتراف چیز دیگه ای بود! رفته بودیم قونیه مزار مولانا به نوید گفتم صفا می کنی چه جایی آوردمت؟ چه فضای عرفانی با حالیه ؟ گفت من ترجیح می دم به جای قبر مولوی برم سر قبر استیو جابز تو کالیفرنیا ! : Steve ایول نوید! می گم تیم کوک یک اپل واچ سری 4 برات بفرسته! Navid: وای چه صحنه ی عاطفی و عرفانی پدید اومد!علی یاد بگیر! این همه رفتی قونیه مولوی برات یک جلد فیه ما فیه هم نفرستاد! Alireza : راستی استیو تو خدایی بجز اون شلوار لی و تیشرت مشکی که به طور ضایعی می ذاشتی تو شلوارت لباس دیگه ای نداشتی خسیس ! : Steve به قول سعدی شما ، « تن آدمی شریف است به جان آدمیت نه همین لباس زیباست نشان آدمیت » Alireza:بابا دمت گرم ! از کجا بلدی ؟ : Steve یک پسره آمریکایی تو یه بار خوند حفظ شدم! علیرضا یک کم بگو این کتابت چجوریه شاید یه App براش ساختم.
Alireza: 5تا فصل داره:
فصل 1) توشیح دادم که کلا چجوری کار کنند و برنامه درست برای آرایه چیه ! فصل 2) تک تک آرایه ها رو با کلی مثال توضیح دادم و تست هر آرایه رو آوردم ، دو تا ضمیمه هم داره برای نکات تکمیلی و قالب های شعری و اختصاصی انسانی فصل 3) مدلهاوتکنیکهای ابداعی و باحال رو گفتم فصل 4) تست کلی با تیپب بندی آوردم Steve :از فصل 3 خوشم میاد کلا تکنیک و مدل باحاله! ولی یه پیشنهاد دارم برات ! مثل هم کلاسیات پاشو بیا اینور پیش ما ( البته پیش تیم کوک اینا ! ما که دستمون از این دنیا کوتاهه و اهل قبور محسوب میشیم)همه امکانات بهت می دیم دلارمون هم قیمتش عوض نمیشه! آزادی پس از بیان هم احتمالا داری 1 پاسپورتتم خفنه ! هوامونم آلوده نیست ! ریز گرد و اینا هم نداریم!
بانک کتاب بیستک خرید کتاب کمک درسی آرایه ادبی انتشارات الگو را به شما پیشنهاد می کند.
Alireza : اولا شما هم طوفان و سیل و خشونت دارین خوبشم دراین ! ثانیا من عاشق ایرانم ! اینو بفهم! : Steveخیلی خب ، حالا ! اصلا نیا ! انگار حالا میگه میام راهش میدن ! رئیس جمهور ما رو حال می کنی ! :Alirezaحرف سیاسی forbidden :Steve یه جلد آرایه برام بفرست شاید خواستم بعدا باهات کل کل کنم ! اینجا کاری ندارم یکم تو قبرا می شینم می خونم ! راستی آخر مقدمه شماها عادت دارین ازهمه تشکر کنید. تو هم تشکر کن ! میخوام برم یه IOS جدید بدم توش از ایهام و حسن تعلیل استفاده شده باشه ! :Alireza سپاس از تمام مجموعه ی الگو از آقای محمد حسین متولی ، خانم سکینه مختار ، بچه های گروه تایپ و ویراستاری مهرناز قجری فرزانه فرزانیان محدثه مرادی نجمه بوریا باف مرضیه قاسمی فائزه درخشی راضیه صالحی و فاضله محسنی زهرا خانم فیض به خاطر طراحی های داخل کتاب نعیم تدین به خاطر طرح جلد زیبا حمید فخری و مرتضی فخری مهدی و امدی و یوسف و مهرداد و رضا :Steveنوید خداحافظ ! ولی الان Xs نخر وایسا سال بعد یه خفن ترش میاد! :Navidاستیو من ! تقدیم به تو « مرا به کار هرگز التفات نبود رخ تو در نظر من چنین خوش آراست » خدارو شکر نوید هم شعر خوند هم تو ! و من به هدفم رسیدم.
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست هرکس نغمه ی خود خواند و از صحنه رود صحنه پیوسته به جاست خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد .....