بانک کتاب بیستک - فروش کتاب های کمک درسی

بیستک

پیشنهاد بیستک کتاب

محصولات مشابه

جاسوس نشر مجید

دسته: ادبیات و داستانی کد کالا: 7528 بازدید: 1,105 بار وضعیت: موجود نیست

نویسنده: پائولو کوئلیو و مترجم: بهناز سلطانیه انتشارات مجید

عنوان: خرید کتاب جاسوس انتشارات مجید
کتاب جاسوس از مجموعه کتاب ‌های انتشارات مجید می باشد. در بخش ابتدایی کتاب آمده است: تاریخ پانزدهم اکتبر سال ۱۹۱۷ آنتون فیشر من و هنری والز سرویس اخبار بین المللی. کمی قبل از ساعت ۵ بامداد یک تیم ۱۸ نفره از مردان که اکثر آنها افسران ارتش فرانسه بودند به طبقه دوم زندان زنان سنت لازار پاریس رفتند. زندانبانی که فانوسی در دست داشت با روشن کردن مسیر حرکت شان راهنمای آنها بود همگی در مقابل سلول ۱۲ متوقف شدند. راهبه ها موظف به مراقبت از زندانی بودن خواهر لئونید در را باز کرد همانطور که وارد سلول میشد از همگی خواست که بیرون منتظر باشند او مقابل دیوار ایستاد و با کبریتی فانوس داخل سلول را روشن کرد و سپس یکی دیگر از خواهران را برای کمک صدا زد. خواهر لئونید با محبت و دلسوزی بازوی خود را دور گردن زندانی که خوابیده بود حلقه کرد برای بیدار شدن تلاش کرد او نسبت به همه چیز بی تفاوت بود بنا بر گفته راهبه وقتی بالاخره بیدار شد انگار از خوابی آرام برخاسته از زمانی که فهمید درخواست تجدیدنظر و عفوی که چند روز پیش آماده کرده بود از سوی رئیس‌جمهور رد شده است ساکت و آرام بر جای مانده کشف این موضوع غیر ممکن بود که او از اینکه همه چیز رو به پایان است که غمگین است یا آسوده خاطر. با اشاره به خواهر لئونید پدر آربایوکس سروان بوشاردون وکیل زندانی استادکار کلانت وارد سلول شدند‌. زندانی عریضه بلند و بالایی که تمامی هفته گذشته را صرف نوشتن آن کرده بود همراه با دو پاکت حاوی و بریده جراید به دست وکیلش داد جوراب های ساق بلند مشکی و یک جفت کفش پاشنه بلند مزین به بندهایی ابریشمی که در آن شرایط عجیب به نظر می‌رسید به پا کرده سپس از روی تخت خوابش بلند شد و به سوی قلابی رفت که در گوشه سلولش قرار داشت و از آن یک پالتوی خز بلند آویزان بود آستین ها و یقه پالتو کمرنگ و از خز حیوان دیگری احتمالاً خز روباه بود. او پالتو روی کیمونوی ابریشمی ضخیمی پوشیده که با آن خوابیده بود. گیسوان مشکی اس آشفته شده بود به دقت آنها را شانه کرد و پشت سرش جمع کرد. کلاهی از جنس نمد روی سرش گذاشت و آن را با نوار ابریشمی اش زیر چانه‌اش بست تا در فضای باز باد موهایش را به هم نریزد به آرامی خم شد و دستکشهای چرمی اش را برداشته و با خونسردی به طرف تازه واردان برگشت و با لحن ملایمی گفت من آمده ام. همگی سلول زندان را ترک کردند و به سوی ماشین هایی که آماده حرکت بودن روان شدن تا آنها را به سوی جوخه اعدام ببرد اتومبیل خیابان های ساکت شهر را گذراند و به سوی پادگان ونسن سرعت گرفت آنجا محل استقرار قلعه‌ ای بود که در سال ۱۸۷۰ توسط آلمان‌ها به ویرانه‌ای تبدیل شده بود ۲۰ دقیقه بعد خودرو متوقف شد و سرنشینان پیاده شدن ماتاهاری آخرین کسی بود که از خودرو پیاده شد. سربازان قبلاً برای اجرای مراسم اعدام مجهز و آماده شده بودند و ۱۲ سرباز پیاده نظام ارتش فرانسه جوخه اعدام را تشکیل می‌دادند در انتهای صف یک افسر فرانسوی با شمشیر آخته ایستاده بود. هر دو راه به در گوشه ای ایستاده بودند و پدر آربایوکس با زن محکوم به اعدام صحبت می کرد تا اینکه یک افسر فرانسوی دیگر به آنها نزدیک شد و پارچه  سفیدی را به یکی از خواهرها داد و گفت لطفاً با این چشمهایش را ببندید. ماتاهاری در حالیکه به پارچه نگاه می کرد گفت حتما باید از آن استفاده کنم. آقای کلانت پرسشگرانه به افسر نگاه کرد. افسر فرانسوی گفت اگر بانو مایل نیستند اجباری در کار نیست ماتاهاری بدون چشم بند و با چشمانی باز پس از اینکه کشیشه راهبه‌ها و وکیلش از او فاصله میگرفتن ایستاد و به جلادانش خیره شد. افسر فرمانده جوخه اعدام در حال نظاره و بررسی سربازان خود بود و به دقت تفنگهای آنها را بررسی می‌کرد چون معمولاً مرسوم بود که یک تفنگ را بدون فشنگ می‌گذاشتند تا هر یک از سربازان نتواند ادعا کند که شلیک مرگبار را انجام نداده است فرمانده آرام به نظر می رسید چون می دانست این کار هم خیلی زود به پایان می رسد. آماده. دوازده سرباز صاف ایستادند و قنداق تفنگ های خود را روی شانه شان گذاشتند. عضلات ماتاهاری بی حرکت بود. افسر فرمانده در جایی ایستاد که همه سربازان را ببینند شمشیر خود را بالا برد.
بانک کتاب بیستک شما را به خواندن این کتاب دعوت میکند. بانک کتاب بیستک امکان خرید اینترنتی کتاب‌های مختلف را با ۲۰ تا ۵۰ درصد تخفیف و ارسال رایگان فراهم می‌سازد. معمولا هیچ گزینه‌ای در کنار کیفیت کالای اجناس یک فروشگاه به جز تخفیف، نمی‌تواند سیلی از مشتریان را به سوی خود به راه بیاندازد؛ به‌خصوص اگر این تخفیف مربوط به فعالیت خرید و فروش کتاب‌های کمک درسی و کنکوری باشد که نیاز مبرم این ماه‌های پایانی سال برای بچه‌های کنکوری است. در چنین وضعیتی نقش پُررنگ بانک کتاب‌هایی همچون بانک کتاب بیستک، بسیار نمایان می‌شود. بانک کتاب بیستک با تخفیف‌های فراوان و تنوع محصولات در جهت ایجاد آرامش برای دانش‌آموزان و کنکوری‌های عزیز در شرایط ویژه‌ی روزهای پایانی پاییز، زمستان خوبی را برای دانش‌آموزان عزیز رقم زده است.