کتاب صخره ماه از مجموعه کتابهای انتشارات توس می باشد. در بخش ابتدایی کتاب آمده است:
در حال رانندگی تو خط وسط خیابان با سرعت ۴۵ کیلومتر در ساعت هستم که زن جوانی از میان بلوار پایش را به خیابان می گذارد در سمت چپ من و در قسمت تندروی خیابان اتومبیلی با شدت زیاد گاز می دهد عابر پیاده هراسان و مضطرب برای آنکه با ماشین تندر تصادف نکند خودش را جلوی من پرتاب می کند خوشبختانه سرعت من زیاد نیست و میتواند اتومبیل را در یک متری او متوقف کنند. نگاه عابر پر از سپاس است به او لبخند می زنم و با دست اشاره می کنم تا زودتر بگذرد صدای کوبیده شدن جسمی با پرت شدن ماشین به جلو همراه میشد پایم را که تا آخر روی ترمز فشار می دهم اما اتومبیل به جلو میرود و به زن جوان می خورد. چشم های وحشت زده از تمام فضای نگاهم را پر کرده تلاش میکند تا به زمین خورد و با فشار ماشین به عقب میرود سراسر وجودم التماس است تا سر پا ماند و به زمین نیفتد اگر چنین شود زیر ماشین له خواهد شد و همه اینها در عرض چند ثانیه اتفاق افتاد. عاقبت ماشین از حرکت ایستاد و عابر لنگ لنگان خود را به سوی پیاده روی می کشاند دست و پایم می لرزند ترمز دستی را بالا میکشم. کمربند ایمنی را باز می کنم و از ماشین بیرون می روم پاهایم به سختی سر پا نگه ام می دارند یک ماشین سرمهای از عقب به من کوبیده و جلوی ماشینش فرو رفته. از رادیاتورش آب روی آسفالت خیابان میریزد. برای آگاهی از حال عابر به سمت پیاده رو می روم زن با چهره رنگ پریده لب باغچه نشسته حالش را می پرسم پاسخ می دهد خوب است عرق از تمامی وجودم سرازیر شده و قطره هایی که روی پوستم سرازیر هستند را احساس می کنم. به زودی از فروشگاه کنار خیابان عدهای بیرون می ریزند. معلوم می شود که عابر در همان فروشگاه فروشنده است. در ماشین سرمه ای که به من کوبیده زن و شوهری سوار هستند زن طلبکارانه و ناشکیبا میگوید ماشین ما صدمه اصلی رو خورده ماشین شما که سالمه این خانوم هم که مشکلی نداره و بریم دنبال کارمون. تا میخواهم جوابی بیابم همکاران عابر قیل و قال راه میاندازند که کجا می خواهید بروید ما شماره هر دویتان را یادداشت کردیم و شکایت میکنیم این بیچاره هنوز بدنش گرم است و نمی داند چه بر سرش آمده. چند لحظه بعد صدای آژیرها از هر سو شنیده میشوند اورژانس و پلیس از راه میرسند و مردم رهگذر جمع میشوند و راهبندان ایجاد میشود فشار روحی شدیدی را تحمل می کنند و مثل آن است که در میان دودی تیره به اتفاقات نگاه می کنم. اورژانس اعلام میکند که عابر دچار صدمه نشده اما زن جوان به تحریک همکارانش رضایت نمیدهد عاقبت پلیس اعلام میکند که هر دو ماشین باید توقیف شود و به پارکینگ پلیس برود زن سرنشین ماشین سرمهای که همیشه به جای همسرش حرف میزند میگوید چرا ماشین ما توقیف بشه این خانم زده به عابر. پلیس می گوید شاهدای عینی و خود عابر می گن این خانم توقف کامل داشته و شما نتونستی ماشین را کنترل کنید و باعث پرتاب و نهایتاً تصادف شدید. وقتی پلیس میگوید که باید خودم ماشین را تا پارکینگ ببرم نزدیک است به گریه بیفتم در این لحظه بدترین حالت ممکن هم این است که دوباره پشت فرمان بنشینم در این زمان فقط می خواهم به خانه برگردم و روی تخت خوابم بیفتم رویایی که در آن از نظر گرم و ازدحام و ترافیک خیابان دور از دسترس می نماید. دو ساعت بعد موفق میشوم در آپارتمان را بگشایم داخل تاریک است و در سکوت فرورفته درست همان چیزی که نیاز دارم بنابراین فقط چراغ راهرو را روشن می کنم تا نور کمی در فضا باشد وارد میشوند و کفش های پاشنه بلندم را به این سو و آن سو در پرتاب می کنم و کف پاهایم را روی سنگ های خنک می گذارم یکراست به سوی اتاق خواب میروند و با همان وضع روی تخت میافتم. تنهایی برای نیم ساعت به ذهنم آرامش می بخشد فرصت پیدا می کنم تو در خلوت به آنچه رخ داده بیندیشم و دورنمای آن چه پیش رو دارم را ترسیم کنم. اما کمی پس از آن دلم میخواهد با کسی درباره اتفاقات امروز صحبت کنم. اگر هنوز با آرمان زندگی میکردم را به بی عرضگی متهم میکرد. حتما می گفت لابد ترمز گرفتی که پشتی کوبیده بهت. یا چیز دیگری در همین مایه ها. به هر حال امکان نداشت که آرامش خودم را حفظ کند و یا به من روحیه بدهد. آدم ها وقتی ازدواج می کنند دیگر نیازی ندارند تا به مرور کردن کارهایشان به اشتباهاتشان پی ببرند چون همسری دارند که تمام وقت به مرور کردن اشتباهاتشان میپردازد
بانک کتاب بیستک شما را به خواندن این کتاب دعوت میکند. بانک کتاب بیستک امکان خرید اینترنتی کتابهای مختلف را با ۲۰ تا ۵۰ درصد تخفیف و ارسال رایگان فراهم میسازد. معمولا هیچ گزینهای در کنار کیفیت کالای اجناس یک فروشگاه به جز تخفیف، نمیتواند سیلی از مشتریان را به سوی خود به راه بیاندازد؛ بهخصوص اگر این تخفیف مربوط به فعالیت خرید و فروش کتابهای کمک درسی و کنکوری باشد که نیاز مبرم این ماههای پایانی سال برای بچههای کنکوری است. در چنین وضعیتی نقش پُررنگ بانک کتابهایی همچون بانک کتاب بیستک، بسیار نمایان میشود. بانک کتاب بیستک با تخفیفهای فراوان و تنوع محصولات در جهت ایجاد آرامش برای دانشآموزان و کنکوریهای عزیز در شرایط ویژهی روزهای پایانی پاییز، زمستان خوبی را برای دانشآموزان عزیز رقم زده است.