رقص قدرت نشر نسل نواندیش

گزیده ای از کتاب رقص قدرت نشر نسل نواندیش سیر و سلوک معنوی جوهر حقیقی نقطه ایمنی و نقطه دیگرگونی عادات روزمره معجزه و قدرت و اقتدار شخصی و خودبزرگ‌بینی داستان زندگی من میگوئل سرخپوستی مکزیکی که دکتر سوزان گرگ نزد وی تعلیم می‌دید به او گفته بود آزادی یعنی انسان قادر باشد هر آنچه را می خواهد به دست آورد اما برای نیل به این هدف باید سفری آغاز کنی که راه و روش زندگی واقعیت را به طور کامل دگرگون کند این کتاب داستان سیر و سلوک دکتر گرگ به دنیای شمن هاست دنیای که با دنیای او و برداشتش از آن تفاوت کلی داشت برای شما هم در مورد برداشت که از دنیا دارید سوالی پیش آمده است می‌توانید راه ناوال را که جهشی کمیتی به سوی آزادی شخصی است در پیش گیرید آیا میدانستید که شما موجودی کامل هستید شما همیشه آزاد بوده اید اما این را فراموش کرده‌اید مهم است که وضعیت حقیقی خود را به عنوان فردی معنوی و شادمان به یاد آورید و واقعیت وجودی خود را دریابید به دکتر سوزان گرگ به پیوندید تجربه شخصی خود را برای شما بازگو می‌کند کجا روی چون اولین ملاقاتش با میگوئل تعلیمات هاش سیر و سلوکش به قلمرو دیگر و مراسم آشنایی‌اش با زندگی مبارزان با آگاهی از پیروزی و غلبه بر کشمکش درونی یاد خواهید گرفت چگونه بر ترس و حس خود بزرگ بینی و نخوت خود چیره شوید تا اقتدار شخصی خود را بازیابی و روح تان در نبرد نهایی با ذهنتان پیروز شود و وحدانیت زندگی و مرگ را دریابیم پس از این جبهه آزادی شخصی رسیدید ذخیره شخصیت معنوی شما پربار می‌شود هدف از دنبال کردن مسیر ناوال نیز همین است که شما به طور کامل مسئول خویشتن واقعی خود شوید پس از قدم گذاشتن در این سیر منحصر به فرد دنیای شما هرگز یکسان نخواهد بود ما هیچ چیز را آنطور که هست نمی بینیم بلکه همه چیز را آنطور که خود می‌خواهیم می‌بینیم اواخر مارس در ورمونت سخت می گذرد چون هنوز زمستان ادامه دارد و روی زمین پر از برف است چشم از دیدن آن همه برفی که از دوده سیاه شده است خسته می شود گویی تمام وجودت را فریاد می‌زند و بهار و گرما را می طلبد پس از سال‌ها زندگی در آنجا سرانجام از سرما به جان آمدم و احساس کردم وقتش است بروم سال‌ها قبل واسطه‌ای روحی به من گفته بود که از آنجا می روند آن موقع در دل گفته بودم که او دیوانه است اما حالا می دیدم که به هیچ وجه دیوانه نبود با این که قبلاً هرگز به جنوب کالیفرنیا نرفته بودم تصمیم گرفتن به آنجا بروم در یک روز سرد و ابری بعد از اینکه تصمیم را برای نقل مکان گرفته بودند در قسمت عقبی یک کتابفروشی بودند که ندای به گوشم رسید و روحیه آرام و ملایم به نظر رسید و در قالب زنی که خود را چیف معرفی کرد با من حرف زد و در مورد ارتباط بشر با زمین و طبیعت سخن گفت در آن روز ماه مارس او از سفری طولانی که در پیش داشتن حرف زد و گفت که در این سفر روح و جان خود را پیدا خواهم کرد او از افسانه صحرا گفت و خاطرنشان کرد که معلمی خردمند در انتظار من است از شخصیت های گوناگونی که ملاقات می کردند و دل و جرأتم برای گذر از میان تاریکی ها سخن گفت آن روز هیچ نمی دانستم که چقدر درست می گوید اکنون که به گذشته می‌نگرم می‌بینم هرچه گفت درست بود آن روز در آن کتاب فروشی حتی به ذهنم خطور نمی‌کرد چه سرنوشتی در انتظار من است فقط اضطراب داشتم قدر مسلم هرگز انتظار نداشتم در دهه هفتاد با ناوالی که بعدا از دوستانم شد ملاقات کنم و تعلیم ببینم من تمام کتاب های کارلوس کاستاندا را درباره دون خوان خوانده بود مهم طالبان کتاب‌ها بیشتر باعث وحشتم شده بود تا کنجکاوی ام دوست من به مکزیک رفته بود تا آموزگاری بیابد ولی ناامید شده و دست خالی برگشته بود که تصورش را بکنید که سالها بعد وقتی خود را تحت تعلیم یک ناوال فیدن چقدر شگفت زده شدم 
نویسنده: سوزان گرگ
 مترجم: نفیسه معتکف 
بانک کتاب بیستک خرید آنلاین کتاب رقص قدرت نشر نسل نواندیش از سری کتابهای روانشناسی به شما علاقه مندان توصیه می کند
گاهی اوقات تجربه‌ی یک بار خرید از بانک کتابی با مزایای ویژه می‌تواند مسبب عادت همیشگی برای سایر خریدهای اینترنتی شود. حال اگر افراد مراجعه‌کننده بدانند که بعد از ارسال سفارش کتاب حتی از نوع کمیاب‌ترین آن به بانک کتاب بیستک، در کمترین مدت، سفارشات را درِ منزل تحویل می‌گیرند، بی‌شک در ادامه‌ی راه خرید خود، بانک کتاب بیستک را به فراموشی نخواهند سپرد.