کتاب بازی دهلیز از مجموعه کتاب های انتشارات سنگ می باشد. در بخش ابتدایی کتاب آمده است:
صدای زنبور ها منو میکشونه طرف خودش من باید زنبورها را از نزدیک ببینم درست همون جور که پروانه ها رو توی تور میبینم همه چیز از آن روزی شروع شد که تور پروانه ها را برای هدیه درست کردم. او پیچ و تاب ساقه های درختان باغ را با نقاشی هایشان زینت کرده بود تا پروانهها روی آن بنشینند و از نزدیک و با دقت ببیندشان. در ۱۴ نقاشی اش از کوزه های بی رنگ کشیده بود که دهانه هایشان آراسته به گلهای زنبق سبز رو به خورشید داشتن نشانه گذاری های هدیه همیشه مرا شگفت زده می کرد او نقاشی هایش را از روز قبل تک به تک به ساقه ها می آویختند زمان طلوع خورشید را میپرسید و ثانیه شمار گرد ساعت را تا طلوع خورشید با اختلاف ۱۴ ثانیه تنظیم می کرد. روز بعد بی صبرانه نقاشی ای را که ثانیه اش با زمان طلوع خورشید یکی بود با پرتو نور آن درخشان میکرد و مثلا میگفت گل های سرخ رنگ شماره ۷ امروز دارم به خورشید خانوم لبخند میزنند نقاشیهای هدیه زیگزاگ مانند از اولین گل در نقاشی اول تا نقاشی چهاردهم نوعی نظم نت موسیقایی در ذهنش پدید می آورد. او در هر تصویر به نکتهای تازهای میاندیشید این را می توانستی از دم و بازدم نفس هایش ببینی که می شد بازتاب بیرونی آن ناخودآگاهی باشد. هدیه هیچ وقت از نقاشی گل های زنبق خسته نمی شد او از تغییر حالت هلال ماه چهره تازهای از گلهای زنبق را به تصویر می کشید معلوم نبود چه چیزی را از هلال ماه دریافت میکرد که مفاهیم تازهای به او الهام میداد که تاثیر آن را در رنگ ها و تصاویر جدید گل هایش باز تصویر کند و از طریق آنها نت های تازه ای بنویسد که هنگام نواختن لطافت گلهای زنبق احساس شود. آن شب بعد از نواختن آهنگ گلها صدای آهنگ تازهای با ریتم تند وزوز زنبور ها شنیده شد صداهایی منظم و پی در پی گوی نت های روی کاغذ ارتعاشات امواج صوتی بودند که از وزوز بال زدن زنبور ها پدید می آمدن این صداها در اتاق طنین میانداخت تحت تاثیر همین صداها بود که هدیه از اتاق بیرون دوید و گفت صدای زنبور ها داره منو میکشه سمت خودش. نمیدانم چرا از شنیدن آهنگ الهام گرفته از وزوز زنبورها ترس برم داشت. حس ناخوشایندی داشتم شاید ریتم تند آهنگ دلیل این حس مبهم ناخوشایند و ترسناک بود وقتی هدیه این آهنگ را با پیانو مینواخت انگشتانم را در گوش هایم فرو می کردم سعی می کردم موقع شنیدن آهنگ برخوردم با هدیه مثل برخورد فیروز با او نباشد. آیا حس مردانه فیروز که واقع بینانه تر از حس مادرانه من بود او را به چنین عکس العملی وا می داشت. فیروز هنگام شنیدن این آهنگ سگرمه هایش را در هم کشید و اینطوری نفرت و نارضایتی خود را نشان می داد. من سعی می کردم مادرانه بدون اینکه هدیه را برنجانم حسم را هنگام شنیدن آهنگ زنبورها به او بفهمانم. هدیه مامان سرگیجه گرفتم دیگه نمیتونم این آهنگ را بشنوم خواهش می کنم اینو نزن عزیز دلم. هدیه بعد از تماشای طلوع خورشید و جمع کردن نقاشی هایش در طبقه پایین به سراغ طوطی اش دارچینی میرفت. دارچینی از ۲ سالگی به حدی عادت کرده بود هر روز پس از اینکه هدیه در پاسیو را باز می کرد شعر دالی دالی دارچینی را برایش میخواند مثل یک جور صبح بخیر امروز اما هدیه به جای عادت هر روزه از دارچین میخواست که کلمه زنبور او را ادا کند.
بانک کتاب بیستک شما را به خواندن این کتاب دعوت میکند. بانک کتاب بیستک امکان خرید اینترنتی کتابهای مختلف را با ۲۰ تا ۵۰ درصد تخفیف و ارسال رایگان فراهم میسازد. معمولا هیچ گزینهای در کنار کیفیت کالای اجناس یک فروشگاه به جز تخفیف، نمیتواند سیلی از مشتریان را به سوی خود به راه بیاندازد؛ بهخصوص اگر این تخفیف مربوط به فعالیت خرید و فروش کتابهای کمک درسی و کنکوری باشد که نیاز مبرم این ماههای پایانی سال برای بچههای کنکوری است. در چنین وضعیتی نقش پُررنگ بانک کتابهایی همچون بانک کتاب بیستک، بسیار نمایان میشود. بانک کتاب بیستک با تخفیفهای فراوان و تنوع محصولات در جهت ایجاد آرامش برای دانشآموزان و کنکوریهای عزیز در شرایط ویژهی روزهای پایانی پاییز، زمستان خوبی را برای دانشآموزان عزیز رقم زده است.