دختر کشیش نشر آذرمیدخت

عنوان: خرید کتاب دختر کشیش انتشارات آذرمیدخت
 کتاب دختر کشیش از مجموعه کتاب‌های انتشارات آذرمیدخت می باشد که در بخش ابتدایی کتاب این چنین آمده است. با شنیدن زنگ انفجار گونه ساعت شماطه دار روی گنجه که همانند بمب کوچک وحشتناکی به صدا درآمد دوروتی از خواب پرید و از اعماق رویای پیچیده و غمناک بیرون جذب غرب زنان به پشت دراز کشید و در حالی که بسیار احساس خستگی می کرد به تاریکی زل زد. زنگ ساعت که همانند همه زنانه پیوسته نواخته می شد در صورتی که کسی آن را قطع می‌کرد به مدت زمان ۵ دقیقه یا هم همین حدود سر و صدای همچنان ادامه می یافت همه وجود دوروتی پر از درد شده بود. مطابق معمول هر روز صبح زمانی که از خواب برمی خواست نسبت به خودش احساس ترحم و دلسوزی می نمود و برای اینکه از شر صدای تنفرانگیز ساعت خلاص شود سرش را زیر و رو مخفی کرد آنگاه جهت رفع خستگی کش و قوسی به بدنش داد و طبق معمول خودش را با ضمیر دوم شخص جمع مورد خطاب قرار داد برخیزید دیگر دست چرت زدن بردارید... بعد با خود اندیشید اگر همچنان صدای زنگ ساعت ادامه دار شود امکان دارد پدرش را از خواب بیدار نماید به همین علت خیلی سریع بلند شد و به طرف ساعت روی گنج رفت و آن را قطع کرد و این درحالی بود که ساعت را به‌گونه‌ای روی گنجه گذاشته بود که به راحتی بتواند به آن دسترسی داشته باشد هوا همچنان تاریک بود و هنوز روشن نشده بود دوروتی در تاریکی روی زمین زانو زد و مشغول خواندن دعا شده البته با پریشان حالی و سردرگمی و در حالی که پاهایش به خاطر از سرما دچار لرزش بودند. ساعت ۵ و ۳۰ دقیقه بود و سرمای صبحگاهی ماه اوت چندان دور از انتظار نبود دوروتی هیر تنها فرزند ریورند چارلز هیر کشیش سن آتلستان نایپ هیل بود. دوروتی ژاکت رنگی ها رو رفته اش را به تن کرد و به سمت طبقه پایین حرکت نمود هوای صبحگاهی سرد بود و بوی خاک رطوبت و ماهی سرخ کرده دیشب استشمام می شد و از طرف دیگر را روی طبقه دوم صدای خرخر پدرش و الن مستخدم خانه که همه کارهای خانه روی دوش او بود شنیده می شد دوروتی کورومال کورمال به سمت آشپزخانه رفت شمع روی پیش بخاری را روشن کرد همچنان از شدت خستگی درد بدنش ادامه داشت در حالی که روی زمین زانو زده بود آتش درون اجاق را زیر و رو نمود لوله بخاری گیر کرده بود و به همین علت همیشه هیزمها نیم سوز می شدند و فقط زمانی زمینه‌های نیمساز شعله ور می شدند که یک پیمان نفت روی آنها ریخته می شد دقیقا شبیه فرد دائم‌الخمر ای که گیلاس صبحگاهی اش را سر بکشد. دوروتی و بعد از اینکه اجاق را رو به راه کرد کتری آب را روی اجاق قرار داد تا آبگرم جهت اصلاح صورت پدرش را آماده نماید آنگاه به سمت طبقه بالا رفت و چراغ حمام را روشن نمود صدای خرخر علل همچنان شنیده می‌شد و خدمتکاری و دیف شناس و زحمتکش بود فقط جزو آن دسته از افرادی محسوب می‌شد که وقتی به خواب می رفتن فرشتگان و شیاطین قادر به پیدا کردن او قبل از ساعت ۷ صبح نبودند.بانک کتاب بيستک شما را به خواندن اين کتاب دعوت ميکند. بيستک کتاب امکان خريد اينترنتي کتاب‌ کمک درسي و کتاب هاي عمومي رمان و داستان را با تخفيف و ارسال رايگان فراهم مي‌سازد. معمولا هيچ گزينه‌اي در کنار کيفيت کالاي اجناس يک فروشگاه به جز تخفيف، نمي‌تواند سيلي از مشتريان را به سوي خود به راه بياندازد؛ به‌خصوص اگر اين تخفيف مربوط به فعاليت خريد و فروش کتاب‌کمک درسي و کنکوري باشد که نياز مبرم اين ماه‌هاي پاياني سال براي بچه‌هاي کنکوري است. در چنين وضعيتي نقش پُررنگ بانک کتاب‌هايي همچون بانک کتاب بيستک، بسيار نمايان مي‌شود. بانک کتاب بيستک با تخفيف‌هاي فراوان و تنوع محصولات در جهت ايجاد آرامش براي دانش‌آموزان و کنکوري‌هاي عزيز شرايط ويژه‌رقم زده است.