وقتی حضرت دعوت خود را در مکه علنی کردند سران قریش به نزد ابوطالب آمدند و گفتند ای ابوطالب، پسر برادرت ما را نادان فرض کرده به خدایان ما اهانت نموده جوانان ما را منحرف کرده و بین ما تفرقه انداخته است اگر فقر و ناداری او را به این کارها و سخنها واداشته است حاضریم به اندازهای مال برایش جمع کنیم که ثروتمندترین مرد قریش شود و حتی حاضر این او را رئیس قریش و مالک امور خود نماییم. وقتی ابوطالب پیام قریش را به حضرت رساند، حضرت فرمودند : ای عمو به آنها بگو : اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپ من قرار دهند از دعوتم دست برنمیدارم تا یا در رسیدن به هدفم موفق گردم یا در این راه کشته شوم
بانک کتاب بیستک خرید آنلاین کتاب دست انتشارات قلم علم را به شما توصیه میکند
مولفان : دکتر هلاکو محسنی فر، زينت آشناگر