بانک کتاب بیستک - فروش کتاب های کمک درسی

بیستک

پیشنهاد بیستک کتاب

محصولات مشابه

زاغی نشر فنجان

دسته: ادبیات و داستانی کد کالا: 7596 بازدید: 300 بار وضعیت: موجود نیست

نویسنده: تد هیوز و مترجم: علی بهروزی انتشارات فنجان

عنوان: خرید کتاب زاغی انتشارات فنجان
کتاب زاویه از مجموعه کتاب‌های انتشارات فنجان می باشد. در بخش ابتدایی کتاب آمده است: عامیانه است که در آنها قهرمان به جستجو طلب چیزی می رود اما ماجراهایی را از سر می گذراند و با مخاطراتی دست و پنجه نرم می‌کند و دست آخر به ثروت زوج و آرمانی پادشاهی و قدرت و یا همه اینها با هم دست می یابد مثل وقتی که قهرمان اژدهایی را می کشد دختر پادشاه را نجات می‌دهد و با او ازدواج می‌کند و خودش هم به پادشاهی و مال و منال می‌رسد. در این مجموعه نیز زاغی پس از تکمیل این ماجراها و خاطرات گوناگونی را تجربه می‌کند با درد آشنا می‌شود با پدیده ها و اشخاص گوناگون روبرو می شود و برای بعضی از اینها ترانه هایی می سراید و ضمنا مرتکب اشتباهاتی احمقانه و بچه گانه می‌شود اجمالاً می‌توان گفت که او شاید بدون اینکه خودش بداند به دنبال کسی یا چیزی است که بتواند به آن یقین داشته باشد و ایمان بیاورد. یک وقتی فکر می کند که مشکل اصلی عالم مرگ است و سعی می‌کند به او حمله کند در شهر زاغی که بیمار شد یک وقتی هم فکر می کند باید حقیقت را بیابد که پایان این ماجرا را در شعر حقیقت همه کس را می‌کشد می‌خوانید. اشعاری که در مجموعه حاضر گرد آمده اند حدود دو ثلث طرح کلی هیوز را شامل می‌شود ثلث سوم که البته هرگز به طور کامل نوشته نمی شود منتها بعدها هیوز اینجا و آنجا به آن اشاراتی داشته یک پایان خوش را هم در بر می‌گرفته است در پایان ماجراهایش زاغی به رودخانه‌ای می‌رسد که اگر بتواند از آن بگذرد می‌تواند به سرزمین شاد برسد که در آنجا گویا عروسش انتظار او را میکشد. در کنار رودخانه یک موجود هیولایی که مرتکب از اجزای تمام موجودات مونث وحشتناکی است که او در طول سفر دیده نشسته است. این موجود از زاغی می‌خواهد که او را به آن طرف رودخانه ببرد و او چنان عظیم جثه است که زاغی جرأت مخالفت ندارد. او را بر دوش خود می‌گیرد و به رودخانه می زند و همین طور که پیش تر میروند سنگینی این موجود بیشتر می شود تا این که پاهایش به سنگ ریزه های ته رودخانه و آب تا چانه اش می رسد در اینجا این موجود که می توانیم او را در دوال پال بدانیم دیگر سنگین‌تر نمی‌شود و پرسشی از زاغی می‌کند که مربوط می شود به تمام موجودات مونثی که زاغی در طول راه دیده است به عبارت دیگر پرسشی درباره مذکر و مونث و درباره عشق. اما این پرسش در عین حال یک جور معما و پارادوکس است که می‌توان چندین پاسخ به آن داد منتها اگر زاغی پاسخ موردنظر آن موجود را ندهد سنگینی از او بیشتر می شود برای نمونه پرسش اول دوال پا این است که کسی بهای بیشتری پرداخت زاغی یا او. و جواب آخر و درست زاغی این است ترانه های عاشقانه و هفتمین و آخرین پرسش این است که چه کسی چیز بیشتری عرضه کرده زاغی یا او. و زاغی جواب می‌دهد عروس و داماد برای سه روز مخفی شده‌اند بعد از این آخرین سوال دوال پا از دوش زاغی پایین می پرد و تبدیل می‌شود به دوشیزه زیبا و برهنه که به سوی یک بیشه بلوط میدود و زاغی هم به دنبال او. ظاهراً هیوز میخواسته این ثلث آخر این پایان خوش را هم به شعر درآورد که در همین حوالی تراژدی دوم در زندگی شخصی اش پیش می آید آسیه هیوز بعد از جدایی و مرگ سیلویا پلات با او زندگی می کرد خودش را درست به همان شیوه سیلویا با گاز خانگی می کشد اما بر خلاف سیلویا که فرزندانش را از مرگ خود معآف کرده بود او شهره ی چهار ساله فرزند خودش و هیوز را هم شریک در خودکشی خود می کند به همین دلیل است که وقتی هیوز در ۱۹۷۰ مجموعه زاویه را به چاپ می‌رساند کتاب تقدیم شده است به خاطر آسیه و شهره او در ۱۹۷۲ یک بار دیگر این مجموعه را با افزون دو شعر دیگر به چاپ می‌رساند و مبنای ترجمه ی حاضر نیز همین چاپ است. البته هیوز بعد ها اشعار دیگری هم درباره زاغی می نویسد اما مسلما آن پایان خوش را هرگز به شعر در نمی آورد و همین جا می توان گفت برای نوشته نشدن چنین پایانی لازم نبوده آسیه ویویل خودکشی کند که همان خودکشی سیلویا پلات هم کافی بوده است. باری چگونه باید اشعار این مجموعه نگاه کرد آیا آنها را باید بخشی. بخشی ناکامل از یک مجموعه روایی بزرگتر دانست. یا این که می توان آنها را به همان شکل که اوضاع و احوال برای شان مقرر و متحقق کرده است بفهمیم.
گاهی اوقات تجربه‌ی یک بار خرید از بانک کتابی با مزایای ویژه می‌تواند مسبب عادت همیشگی برای سایر خریدهای اینترنتی شود. حال اگر افراد مراجعه‌کننده بدانند که بعد از ارسال سفارش کتاب حتی از نوع کمیاب‌ترین آن به بانک کتاب بیستک، در کمترین مدت، سفارشات را درِ منزل تحویل می‌گیرند، بی‌شک در ادامه‌ی راه خرید خود، بانک کتاب بیستک را به فراموشی نخواهند سپرد.