پاسخ برگ بیستک
بزودی
عنوان: خرید کتاب حسرت انتشارات پرسمان
کتاب حسرت از مجموعه کتاب های انتشارات پرسمان میباشد. در بخش ابتدایی کتاب آمده است: فاجعه بس بزرگ بود همه آمال و آرزو هایم را به خاک سرد سپردم. میدانم که من اولین نفر قربانی شده در برابر سرنوشت نیستم بی شک آخرینشان نیز... نوشتن چقدر سخت است وقتی همه فکر ها با هم به مغز آدم هجوم می آورند همه می‌خواهند از یکدیگر سبقت بگیرند همدیگر را هل می دهند تا هر چه زودتر از قفس ذهن بیرون بپرند فرار کنند آزاد باشند آزاد. دستم را محکم مشت می کنم خودکار را با فشار روی کاغذ میکشم تلاش می‌کنم تا جوری بنویسم که بعدها بشود خواند.... امشب چه شب بدی بود نمی دانم دیگران چطور مرا زیبا دیدن در این پیراهن دکلته با دامن بزرگ و پر چینش در این لباس سفید که برای من از همه لباس سیاه سیاه تر است. هر بار که یکی میگفت وای سودا جان چقدر قشنگ شدی انگار یکی چنگ می زد توی قلبم دم آخر اختیارم را از کف دادم بیچاره آقا جانم وقتی در بغل می گرفتم و سرش را تا نزدیک گوشم پایین آورد و گفت خوشبخت بشی دخترم چنان تند و تیز نگاهش کردم که پشیمان شد از اینکه چرا... چرا چی. چرا به زور شوهرم داد دل من را باش چه قدر ساده می تپد درست مثل دل آدم های ابله نه نه مثل دل آدم های دیوانه. آنهایی که واقعاً و با همه وجود دیوانه اند مثل بهلول که سعی میکرد دیوانه باشد نه مثل خودم که هرچه حضور داشتم زدم کلی بازی در آوردم تا این حلقه نیاید توی انگشت دوم دست چپم یا تلاش کردم تا دیوانه شوم و گول چهره مردانه و جذاب یا اخلاق به قول آقاجانم متین و پر از وقار و بازهم مردانه آرمیا را بخورم و یک دل نه صد دل عاشقش شوم و یاد و خاطره و حتی قیافه پوریا را از فکر و ذهن و قلب و دل و روحم جدا کنم به همراه باران بهاری یا نه برف زمستانی...، چه فایده. الان تابستان است درست چله تابستان آفتاب آنقدر داغ و تازه می تابد که آدم اصلا شک می کند می‌شود روزی روی این همه نور و گرما را ابرهای تیره بگیرند و تازه دو تا شان هم به یکدیگر بخورند و یک برق و چند ثانیه بعد صدای غرش و چند دقیقه بعد کلی باران بهاری یا نه اول باران و کم کم کمک برف زمستانی از دل این آسمان بزرگ و پهناور که بیش از این زمین خاکی ما بزرگتر است که این چنین شب و روز ندارد تابستان و زمستان هم این چنین هر لحظه هر ثانیه هر دقیقه هر ساعت هر روز او همیشه و همیشه و همیشه از ابتدای خلقت که نود و اندی سال پیش بوده تا انتهای آن که بی شک باید نود و اندی سال بگذرد تا برسیم بهشت زمین را در همه این روزها در آغوش گرفته همچون نگین یک انگشتر. از دل همین آسمان باران ببارد یا ببارد و من بتوانم همه گذشتم را یاد پوریا را با آب زلالش بشوییم و بفرستم که برود. ای منی که چندین سال بدین من این سال هایم را می خوانی آخر تو بگو.... پس من چطور باید قول می دادم که همه یاد و خاطره و حتی قیافه پوریا را از فکر و ذهن و قلب و دل و روح هم جدا کنند و بشویم و توی آفتاب تموز همین سال که آغاز کننده زندگی جدیدی برای من است بگذارم تا قطره هایش هم ذوب شوند و بخارشور و بالا روند و.... آه چقدر آن هم برای فکر و ذهن و قلب و دل و روح و خسته من از همه بدتر هم صدای کوبیده شدن این در است. باید خودکار را با این دفتر جایی زیر فرش یا توی کمد یا نه زیر تخت همین تختی که باید امشب شاهد پیوند من و آرمیا باشد پنهان کنم. اما از کجا معلوم که همه احساساتمان از روی تخت قل نخورد و نیفتد پایین و نرود زیر همین تخت در روی همین دفتر و آن وقت آرام آرام چکه کند توی خطاهایش و..... نخیر دیگر نمی شود نوشت. باید در را برای آرمیا باز کنم...
بانک کتاب بیستک شما را به خواندن این کتاب دعوت میکند. بانک کتاب بیستک امکان خرید اینترنتی کتاب‌های مختلف را با ۲۰ تا ۵۰ درصد تخفیف و ارسال رایگان فراهم می‌سازد. معمولا هیچ گزینه‌ای در کنار کیفیت کالای اجناس یک فروشگاه به جز تخفیف، نمی‌تواند سیلی از مشتریان را به سوی خود به راه بیاندازد؛ به‌خصوص اگر این تخفیف مربوط به فعالیت خرید و فروش کتاب‌های کمک درسی و کنکوری باشد که نیاز مبرم این ماه‌های پایانی سال برای بچه‌های کنکوری است. در چنین وضعیتی نقش پُررنگ بانک کتاب‌هایی همچون بانک کتاب بیستک، بسیار نمایان می‌شود. بانک کتاب بیستک با تخفیف‌های فراوان و تنوع محصولات در جهت ایجاد آرامش برای دانش‌آموزان و کنکوری‌های عزیز در شرایط ویژه‌ی روزهای پایانی پاییز، زمستان خوبی را برای دانش‌آموزان عزیز رقم زده است.
