عنوان: خرید کتاب خواب گرگ انتشارات چشمه
کتاب خواب گرگ از مجموعه کتابهای انتشارات چشمه می باشد. در بخش ابتدایی کتاب آمده است: اول از همه جیسون وارد پاسیو می شود. پله های کناری را یه کله بالا میرود و درهای فرانسوی را محکم می کوبد به هم من و کارل هم بی میل عقب سرش راه می افتیم راه جلویی را ترجیح میدادیم ولی باز هم مثل همیشه آه می کشیم در پشت جیسون روانه می شویم و مامان بزرگ شنگول از دیدن کسی که پسر جون جونی من تو کل عالم. صداش می کند بی خیال این که از کدام راه یا با چه الم شنگه ای داخل خانه شده آنجا ایستاده. کاسموس ها میان گلدانهای سیمانی هنوز اواسط نوامبر به گل نشسته اند تک و توک برگهایی هم به چشم می خورد که هنوز بر شاخه ها جا خشک کرده و افرای ژاپنی به رنگ قرمز قهوه ای خون خشکیده درآمده. اتاق نشیمن مامان بزرگ پر از خرت و پرت هایی است که از حراج همسایه دشت کرده صندلی های حصیری چهارچوب یک تخت دونفره حفاظ شومینه و سپس پایه پشت بخاری قالیچه لوله شده ای که به یاد دارم زیادی نقش های هندسی داشت. جیسون سر راه آشپزخانه دوان دوان این میدان پر مانع را پشت سر میگذارد تا دستش به نان زنجبیلی های چهارگوش تر و تازه ای که پشت تلفن تعریف شان را شنیده برسد استل مامان بزرگ از پشت سر سلامی به ما میدهد دوان دوان میکوشد جیسون را بگیرد و بند کفشش را ببندد کفش های جیسون همینجوری راحت در نمی آید و از آنجایی که این پسر کشته مرده بند کفش های زیادی دراز است به شاخه های تازه جوانه زده هشت پا می ماند. از لحاظ لباس جیسون موجود خاصی از هیچ چیزی با رنگ روشنتر نمیکند هیچ پیراهن پشمی اصلاً هیچ چیز پشمی هم نمی پوشد محال است بارانی تنش ببینید حتی اگر سیل ببارد برای همین کارل ژاکتش را میاندازد روی پسرک بلکه ضد آبش کند. کلاه بیسبال را برعکس روی سر میگذارد ولی یادش میرود گوشهایش را بپوشاند هرچه برافروخته تر می شود قسم های جیسون هم که همه اش زیر سر درجه حرارت اتاق است سرازیر تر می شود حتی وقتی ازت دلم میسوزد هم قسم پشت قسم قطار می کند که درجه حرارت اتاق اینجوری از دو روز پیش هم تب کرد و من حتم داشتم باید قید این سفر را بزنیم ولی همان جور که پرستار پیش بینی کرده بود. تبش عین چکش یک مرد هیکل درشت که روی وزنه می کوبد تا صدای زنگ در بیاید بالا رفت و با اولین دوز تایلنول فرونشست. مامان بزرگ مامان بزرگ هیچکس نیست هر چند کارل را بعد از جان دادن پدر و مادرش بر اثر سقوط یک هواپیمای تک موتوره در آلاسکا بزرگ کرده استل همسایه دیوار به دیوار بود و از آنجا که هیچ خویشاوند نزدیکی در کار نبود پا گذاشت وسط. روی هم رفته از اینکه پسر بچه ۱۰ ساله ای را ارث برده خوشش آمده بود برایم جالب بود چون جیسون هشت سالش از تصور فراوانی آروم آرزوها و اظهارنظر هاش وقتی دو سال بزرگتر باشد موی تنم راست میشود وقتی ۸ سالم بود پدر مادرم خواهرم مارگ را داشتند و رفتار من شبها از این رو به آن رو میشد کشته مرده ی جلب توجه بنیه ای جیسون ای پیدا می کردم و عوض سگ دو زدن این ود و ان ور بنا میکردم به وراجی کردن این بدمست ها. حتی تا همین امروز مادرم از ترس اینکه وقت حرف زدن پشت تلفن دوباره تک گوی ام گل کند دست و دلش میلرزد و ترجیح میدهد برایم نامه بنویسد. میدانم از اینکه برای دومین بار با مردی زندگی می کنم که باهاش ازدواج نکردم حسابی مایوس شده اند نه اینکه با ازدواج کردن مشکلی داشته باشم آخر مردها این روزها انگاری دلشان میخواهد درست عین دانشمند هایی که زیر میکروسکوپ اسلایدها را با دقت برانداز می کنند زن ها را زیر نظر بگیرند. یک بار به خاطر اینکه زاپاس یا جک تو سواری من نبود از طرف یکی از دوست پسر هام لقب به دردنخور مفتخر شدم برای مدتی کم و بیش از چشم کارل هم افتاده بودم چون چیزی را می نوشیدم که اسمش را گذاشته بود شربت دختر بچه ها. برندی الکساندرز و مویموسا. این را وقتی فهمیدم که داشتم عیب های خود کارل را برایش میشمردم مثلاً بطریهای آب جوش را چنان سفت می چسبید انگار نارنجک های آماده انفجارند آن دعوایی که آخر سر به احترام از سر کینه از طرف کارل ختم شد.
گاهی اوقات تجربهی یک بار خرید از بانک کتابی با مزایای ویژه میتواند مسبب عادت همیشگی برای سایر خریدهای اینترنتی شود. حال اگر افراد مراجعهکننده بدانند که بعد از ارسال سفارش کتاب حتی از نوع کمیابترین آن به بانک کتاب بیستک، در کمترین مدت، سفارشات را درِ منزل تحویل میگیرند، بیشک در ادامهی راه خرید خود، بانک کتاب بیستک را به فراموشی نخواهند سپرد.