کتاب جنگل بزرگ نشر افق
سرآغاز در اوایل سال ۱۹۵۵ انتشارات رندوم هاوس به فاکنر پیشنهاد کرد مجموعهای از داستانهایش را که درباره شکار و طبیعت است گرد آورد تا از این آنها مجموعه داستانی فراهم کنند جنگل بزرگ پاسخ به این درخواست بود و بدین گونه شکل گرفت این اثر از چهار داستان فراهم آمده است خرس بزرگان طایفه شکار خرس و مسابقه بامدادی جنگل بزرگ در ترجمه فارسی تغییرهایی پیدا کرده است دو داستانش را که قبلا ترجمه شده بودند نخواستم دوباره ترجمه و منتشر کنم خرس را آقای صالح حسینی ترجمه کردهاند و این رمان کوتاه در مجموعه داستان برخیز ای موسی به زندگی افتخار آمیز خود ادامه می دهد داستان مسابقه بامدادی را هم من پیشتر ترجمه کردهام که در مجموعه این یازده تا روزگار خوبی دارد و در کنار بقیه داستانهای این کتاب ظاهراً خوش است و نخواستم مزاحمش شوم و جا به جایش کنم به جای این دو داستان حذفی سه داستان از فاکنر اضافه کردم که کاملاً برای مجموعه جنگل بزرگ مناسب اند و وقایع شان در کنار و یا در میان این جنگل می گذرند جایی واقع در جفرسون یوکناپاتافا سرزمین داستانی فاکنر نمیدانم چطور این داستانها از چشم نویسنده دور مانده بودند جنگل بزرگ در سرزمین یوکناپاتافا واقع است چند سال پیش درباره این سرزمین داستانی جستاری نوشتم که در شماره سی و سوم نشریه سینما و ادبیات انتشار یافت این هم شد نوشته ششم مجموعه ای که پیش رو دارید فاکنر در نامه مورخ ۲۷ سپتامبر ۱۹۳۴ به دوستش ملکوم کاولی درباره یکی از داستانهای این مجموعه حاضر چنین مینویسد امروز داستان بزرگان طایفه را تمام کردم که راویش شباهتهایی به دوران نوجوانی خودم دارد یعنی جلوههای از شخصیتم را به او دادم و داستانش را نوشتم راستی کی داستان خودمان را مینویسد واقعاً هم پرسش ظریفی است و به راستی می توان از زبان فاکنر و بسیاری نویسندگان پرسید به دور ما که همه خون دل به ساغرهاست به چشم ساغی غمگین که بوسه خواهد چید احمد اخوت زندگینامه مختصر فاکنر به قلم خودش یادداشت مترجم داستان گل سرخی برای امیلی اول بار در نشریه Forum شماره ۸۳ آوریل ۱۹۳۸ منتشر شد فاکنر زندگینامه مختصر زیر را با داستانش همراه کرده احتمالاً در پاسخ به نوشته اول نشریه که اگر برای نخستین بار مطلب می فرستید شرح موجزی از زندگینامه و آثار خود را ضمیمه کنید اوایل سال ۱۹۳۰ به سردبیر مجله زاده شده مذکر و مجرد در زمان ماضی در می سی سی پی ترک تحصیل بعد از پنج سال در جا زدن در کلاس هفتم یافتن شغلی در بانک پدربزرگ اطلاع یافتن از ارزش های دارویی مشروبهای ایشان پدربزرگ جان تصور میکرد کار سرایدار بانک است دعوای مفصل با نامبرده جنگ شد خوش آمدن از لباس ارتش بریتانیا گرفتن جواز پرواز از نیروی هوایی سلطنتی شدم خلبان سقوط کردم دو هزار پوند روی دست دولت بریتانیا دوباره خلبانی سقوط مجدد دو هزار پوند روی دست دولت بریتانیا رها کردن خلبانی مجدداً خرج روی دست دولت بریتانیا این بار ۸۴ دلار و ۳۰ سنت شاه گفت آفرین جانم برگشتم می سی سی پی خودمان خانواده شغلی برایم دست و پا کردند ریاست یک شعبه پست استعفای توافقی دو بازرس پست بنده را متهم کرده بودند نامه های دریافتی را انداختم در سطل آشغال حالا چطور می توانستم این کار عجیب را مرتکب شوم خودم هم نمیدانم ناتوانی آقایان بازرس از اثبات ادعایشان هفتصد دلار گرفتم رفتم اروپا دیدار با شخص شروود اندرسون گفت چرا رمان نمی نویسی شاید دیگه مجبور نباشی کار کنی نوشتم مزد سرباز نوشتم پشهها نوشتنچم خشم و هیاهو نوشتم حریم انتشار یک سال بعد نوشتم همینطور که می میرم دوباره پرواز سن ۳۲ سال ماشین تحریر از آن خود نوشتن با آن نامه بدون امضاء واضح است این زندگینامه تا ۳۲ سالگی فاکنر را پوشش می دهد و تا پایان ۶۲ سالگی درست سی و دو سال دیگر فرصت داشت
گاهی اوقات تجربه یک خرید مناسب کتاب کمک درسی یا خرید کتاب کنکور از بانک کتاب با مزایای ویژه میتواند تبدیل به عادتی همیشگی برای سایر خریدهای اینترنتی شود حال اگر افراد مراجعه کننده بدانند که بعد از سفارش کتاب حتی از نوع کمیاب آن به بانک کتاب بیستک در کمترین مدت با ارسال رایگان کتاب را درب منزل تحویل می گیرند حتما در ادامه راه خرید کتاب خود را فقط از طریق بانک کتاب بیستک انجام می دهند
بانک کتاب بیستک خرید آنلاین کتاب جنگل بزرگ نشر افق را به شما دوستان توصیه می کند
نویسنده: ویلیام فاکنر
مترجم: احمد اخوت