گزیده ای از کتاب زمستان نشر مروارید جان اشتاین بک ۱۹۶۸ تا ۱۹۷۲ در شهر سالیناس در ایالت کالیفرنیا و در دره حاصلخیز تقریباً در ۲۵ کیلومتری کرانه اقیانوس آرام به دنیا آمده پرورش یافت که این دره و ساحل محل وقوع برخی از بهترین داستان های او شدند در سال ۱۹۱۹ ابتدا در چندین دوره ادبیات و داستان نویسی دانشگاه استانفورد شرکت کرد تا اینکه در سال ۱۹۲۵ بدون اخذ مدرک آن را ترک نمود در پنج سال بعد از آن در شهر نیویورک با کارهای مختلف و روزنامه نگاری امرار معاش کرد و بعد در ایالت لیک تاهو به سرپرستی املاک مشغول شد و در همه این مدت روی اولین رمان خود فنجان طلا ۱۹۲۹ کار کرد بعد از ازدواج و نقل مکان به پاسیفیک گرو دورمان منتشر کرد که محل وقوع آنها در کالیفرنیا بود یعنی دشتبهشت ۱۹۳۲ و به خدایی ناشناس ۱۹۳۳ بر روی داستان های کوتاهی کار کرد که بعدها در مجموعه دره بزرگ ۱۹۳۸ به چاپ رسید و فقط در سال ۱۹۳۵ با انتشار آپارتمان تورتیلا که مجموعه داستان هایی راجع به افراد خانواده پایزانوی مونتری بود معروف شد وی که ماجراجویی خستگی ناپذیر بود دائماً شیوه کارش را تغییر می داد... او آخرین دهه های عمرش را با همسر سومش در شهر نیویورک و بن در سال سپری کرد و مرتب در سفر بود که در سال ۱۹۶۸ جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرده بود در همان سال چشم از جهان فرو بست اصل اول وقتی صبح طلایی رنگ روشن ماه آوریل مری هاولی را بیدار کرد برگشت به شوهرش نگاه کرد که داشت برایش شکلک در می آورد گفت تو دیوانه ای ایتان یک نابغه خنده دار راستی خاله سوسکه زن من میشوی همه روزهای سال هر روز اول صبح فکر کنم بله یادت هست که امروز جمعه نیک است با لحنی ساختگی گفت روم های کثیف از پهلوانی دم میزنند کفر نگو مارولو میگذارد ساعت ۱۱ مغازه را ببندی عزیزم مارولو یک کاتولیک ترسوی گه است احتمالاً اصلا سر و کله اش پیدا نمی شود ظهر تا وقتی مراسم اعدام تمام شود مغازه را می بندم داریم از جنگ های صلیبی حرف میزنیم اینطوری صحبت نکن مزخرف نگو خاله سوسکه اینطور حرف زدن را از مادرم به ارث بردم مثل دزدیهای دریایی میدانی که این مراسم در اصل برای اعدام بوده است آنها دزد دریایی نبودند خودت گفتی که شکارچی نهنگ بودند و از اسمش چیست کنگره آمریکا دستور داشتند میدانی خدمه کشتی هایی که آنها بهشون شلیک کردند فکر کردند آنها دزد دریایی هستند و گلادیاتور های رومی آن را مراسم اعدام فرض کردند من خودم دیوانه ات کردم اما وقتی خنده دار می شوی بیشتر دوستت دارم من بامزه ام همه این را می دانند تو همیشه مرا گیج می کنی کاملا حق داری که مغرور باشی در خانواده هم اجدادت از انگلیس آمدند و هم شکارچی نهنگ بودند راستی منظورت چیست اجداد بلندپایه من از اینکه در شهری که زمانی صاحبش بودند یک خواربارفروش به جا گذاشتند افتخار می کنند...
نویسنده: جان اشتاین بک
مترجم: شهرزاد لولاچی
بانک کتاب بیستک خرید آنلاین کتاب زمستان نشر مروارید از سری کتابهای ادبی و داستانی به شما علاقه مندان پیشنهاد می کند
گاهی اوقات تجربهی یک بار خرید از بانک کتابی با مزایای ویژه میتواند مسبب عادت همیشگی برای سایر خریدهای اینترنتی شود. حال اگر افراد مراجعهکننده بدانند که بعد از ارسال سفارش کتاب حتی از نوع کمیابترین آن به بانک کتاب بیستک، در کمترین مدت، سفارشات را درِ منزل تحویل میگیرند، بیشک در ادامهی راه خرید خود، بانک کتاب بیستک را به فراموشی نخواهند سپرد.