بانک کتاب بیستک - فروش کتاب های کمک درسی

بیستک

پیشنهاد بیستک کتاب

محصولات مشابه

هفت ناخدا نشر مرکز

دسته: ادبیات و داستانی کد کالا: 10455 بازدید: 381 بار وضعیت: موجود نیست

مولف شهریار مندنی پور انتشارات مرکز

عنوان: خرید کتاب هفت ناخدا انتشارات مرکز
 کتاب هفت ناخدا از مجموعه کتاب های انتشارات مرکز می باشد که در بخش ابتدایی کتاب آمده است. به قرن پانزدهم هجری و به چرخش هزاره میلادی من هم نویسنده ام. در آوا و اجداد من بی‌گمان کاتبی بودند و در آوا و اجداد او لابد شاعری که سودای محاکات و سرگردانی را خون به خون در شاهرگ نبیره های خود به ارث رسانده‌اند.... من روزی روزگاری محکوم و مبتلا شدن به جنون یافتن یک زیبایی مقدر که باید می‌نوشتم اگرچه در را به روی مرگم باز می‌کند خواهم گفت داستانش را. اصلاً شروع کردم گفتن داستانش گاهی گاهی در حفره های بین خواب و بیداری که لحظاتی مرموز و بازمانده از یک غارت تیغ زدن مرد میانسالی را دیده‌ام بالایش بلند مویش بلند در قبای قرن های دور که در دشتی راهی است. دور می‌شود و دورها سواد بام‌ها گنبد و مناره های فیروزه ای یک شهر پدیدارند. بهار از دو طرف و وسط راهی که از شهر به کوه‌هایی سرمه ای پشت سر می رود به من و شقایق و بابونه روییده اند. مرد آشفته نیست. انگار به رنج سرگردانی عادت دارد اوایل فکر می‌کردم لابد تو هم مثل من سال های مدید با صبر کرمهای تن عیوب در جستجوی زنی بوده است که در بعضی داستان‌هایش حضور یافته. اما بعد فهمیدم که از قصد او بی خبر مانده ام من یکی از این زن ران برای تصرف توی مغز مردانه که برای ستایش و خیال پروری میخواستم و تو به خصوص هشدار شب دهم از تقدیر شومی که در داستان هایم برایش رقم خورده... باری البته می دیدم که آن مرد از تماشای گل های بهاری خود را تسلا هم می دهد. ندیده یقینم بود که در کیسه چرمینی که پر شال دارد انواع قلم ها و دوات نهفته. راوی حکایت های هزار و یک شب ای می رسید به چاهی که به نظر نوساز می آمد و طاقت کمر لبش سنگ‌چین بود. و حیرت می کردم از شباهت پیشانی و بینی آریایی مرد و خودم. و ناگهانی نسیمی می وزید با عبورش از سر حلقه چاه آوایی شروع می‌شد. مرد روی بر می گرداند به سمت آمد نسیم. چشمهایش از تحصیل و وحشت گرد می شدند من هرچه سر می چرخوندم تا آن سو را ببینم نمی دیدم آنچه که او می دید اما از دهانه چاه صدای پژواک گرفته ریزش آب را می‌شنیدم. از نخستین باری که این صحنه جا مانده از زمان های خیلی دور را دیده ام در شهر که قامتی مشابه دارد و صحرای بهار شقایق و بابونه هم دارد منتظر وزیدن نسیم و دیدن آن حلقه چاه هم بوده‌ام. گاهی با دیدن تلی از سنگ های یک اندازه فکر کرده ام که ویرانه آن چاه را یافته‌ام. از آن همه هجوم وحشتناک وحشی ها به سرزمین من یک چاه بی نگهبان هرگز سلامت‌ در نمی رود..... من اما و بعضی وقتها صحنه هایی از داستان هایم را در خواب می بینم و در بیداری بقیه اش به یادم می آید. و گاهی هنگام عبور یک شخصیت داستانم در جاده‌ای وقتی که سواد شهری قدیمی که هنوز هم در مملکتم پیدا میشود پشت سرش یا در آیینه جلوی ماشینش دوره‌ای جاده شود سنگ چین دهانه چاه را دیده‌ام. ولی ماجرای داستان مکث نکرده و به راه خود رفته است.... اضافه بر این خاطره ای از کودکی ام از یک باغ هم هست زنی را به یاد دارم که لابلای درختان آشفته و زار می‌دود و اسم دختر بچه مو طلایی اش را جار می زند. دیگران به کمکش می روند.بانک کتاب بيستک شما را به خواندن اين کتاب دعوت ميکند. بيستک کتاب امکان خريد اينترنتي کتاب‌ کمک درسي و کتاب هاي عمومي رمان و داستان را با تخفيف و ارسال رايگان فراهم مي‌سازد. معمولا هيچ گزينه‌اي در کنار کيفيت کالاي اجناس يک فروشگاه به جز تخفيف، نمي‌تواند سيلي از مشتريان را به سوي خود به راه بياندازد؛ به‌خصوص اگر اين تخفيف مربوط به فعاليت خريد و فروش کتاب‌کمک درسي و کنکوري باشد که نياز مبرم اين ماه‌هاي پاياني سال براي بچه‌هاي کنکوري است. در چنين وضعيتي نقش پُررنگ بانک کتاب‌هايي همچون بانک کتاب بيستک، بسيار نمايان مي‌شود. بانک کتاب بيستک با تخفيف‌هاي فراوان و تنوع محصولات در جهت ايجاد آرامش براي دانش‌آموزان و کنکوري‌هاي عزيز شرايط ويژه‌رقم زده است.