بانک کتاب بیستک - فروش کتاب های کمک درسی

بیستک

پیشنهاد بیستک کتاب

محصولات مشابه

بد نشر نگاه

دسته: ادبیات و داستانی کد کالا: 6798 بازدید: 1,111 بار وضعیت: موجود نیست

نویسنده سدریک بانل ترجمه ابوالفضل الله دادی انتشارات نگاه

گزیده ای از کتاب ادبی بد نشر نگاه از سری داستان های قتل های سریالی در کابل ده روز قبل از بدریه وقتی ساعت زنگ بزند دیگر نظیر بابایی وجود دارد و نجابت فقط برندگی مرگ در ابتدا سال زننده اش باقی می ماند این فکر وقتی به ذهن اسامه قندار رئیس پلیس جنایی کابل خطور کرد که در حال جسد عریان دخترک بود جسد با دستهای از هم باز شده روی تلی از زباله ها دقیقا پشت ورودی پارک افتاده بود کسی کهنه ای بین پاهایش انداخته بود و به نظر می رسید چشمانش به آسمان می نگرد صورت بیضی شکل چشم های بادامی کاملاً باز و گیسوان سیاه پرپشت و انبوه اسامه با خودش فکر کرد دختر که زیادی کوچک است که آنجا دراز شده است خیلی کوچک است برای اینکه راه تاریکی را در پیش بگیرد گلبدین معاونت گفت این سومین فکر می کنید مثل فیلم های آمریکایی با قاتلی سریالی سر و کار داریم که هنوز روی جسد خم شده بود پاسخ داد دقیقا همین احساس را دارم هویتش برامون مشخصه این بار بله یکی از زنهای محله شناسایی اش کرد گلبدین دفترچه یادداشت همیشگی اش را بیرون آورد اسمش ادیبه آلتسنگوی و ۱۰ سالشه پدر و مادرش کمی بالاتر تو محله زاغه‌نشین زندگی می‌کنند بر اساس اظهار نظر همسایه ها پدرش توی گورستان کار میکنه و مادرش تو اداره پست پیشخدمت مادر هزاره است و پدرش تاجیک ده سال می شود توی کابل زندگی می کنند باهاشون صحبت شده نه هنوز سر کار هستند کی کی قراره ازشون بازجویی کنه رنگین یکی از معاونان اسامه جوانی پشتون که نطفه اش چند هفته قبل از رفتن نیروهای شوروی بسته شده بود و موهای حنایی کک و مک و چشمهای روشنش ریشخند های بسیاری را به همراه داشت عابر دیگر جوان گروه عینک بزرگش روی بینی اش بود و دوربین عکاسی دور گردنش و داشت دیرک های‌چوبی اطراف جسد میکاشت که ریسمانی از آنها آویزان بود گلبدین گفت عجیبه که برهنه است دو جسد دیگر لباسهای میهمانی بر تن داشتند از همان لباس هایی که دختر بچه ها وقتی به عروسی یا جشن خانوادگی می‌روند برتر می‌کنند نگاه اسامه روی پوست بسیار سفید کودک مانند پوست مرمری با رگه های آبی کبود انگار مدتی طولانی کتک خورده بود در موش‌ها و قوزک پا هایش آثار خاص زنجیر کردن با بندی ظریف همچون سیم برق یا دستبند پلاستیکی دیده می‌شد در سطح قلب زخمی وجود داشت منفذ ورودی ریزی بدون جاری شدن خون ضربه پس از مرگ او دخترک دیگر نیز اضافه شده و بعد با تیغه بلند وزیری فی چاقو خورده بودند امضایی که اساسنامه را از آغاز این ماجرا سردرگم می کرد هیچ کس در افغانستان که بیشتر به سر بریدن به وسیله خنجر های سنتی با تیغه های پهن علاقه داشتند اینگونه آدم میکشت با دقت زخم را کنار زد تا منفذ ورودی را بررسی کند در حالی که همه پشت سرش بلند شد آفتاب تازه طلوع کرده بود اما به این زودی جمعیتی ترسناک و هیجان زده با فاصله جمع شده بودند و ده‌ها نیروی پلیس با لباس های خاکستری که کلاه های افغانی عجیب لب تختی شبیه به کلاه کپی بر سر داشتند جلوی آنها را گرفته بودند مردانی ریشو تعداد زیادی زن محجبه که مدت تازه کابل بود و برخی از آنها برقع سنتی بر تن داشتند به اضافه ی انبوهی از بچه‌های یونیفرم پوش آبی برای پسرها و اونیفورم سیاه و چادر سفید برای دخترها آنها باید از مدت ها قبل در راه مدرسه می بودند اما صحنه هایی مثل این نادر بود هیچ کس نمی خواست و بعد از آن را از دست بدهد معمولاً چهل ستون محله فقیر کابل آرام بود و مصون از حملات تروریستی و پرونده های جنایی اسامه از جایش بلند شد کلاه قره قلی اش را دوباره سرش گذاشت به گروه پلیس‌های ملحق شد که گوشه‌ای جمع شده بودند با خوش اخلاقی از کنار همه گذشت با قد ۲ متری اش و بدون ذره‌ای چربی مو های کوتاه سبیل و ریش بسیار کوتاه است با رگه های خاکستری و با چشم های بادامی سبز و نافذش به ندرت بدون جلب توجه به عبور می کرد پشت سرش گلبدین تند تند راه میرفتم در حالی که می لنگید یادگار مینی روسی که سالها قبل یک پایش را از او گرفته بود را پیدا کرده یک مامور پلیس از سر احترام سر جای خودش میخکوب شد و پاسخ داد راهداران پایین قوماندان اسامه به عنوان رئیس پلیس جنایی درجه کلنلی داشت اما اغلب مردانش از روی احترام او را قوماندان خطاب می‌کردند عنوان یادگار وقتی در کنار مسعود به عنوان مجاهد می جنگید به مشهورترین تک‌تیرانداز مقاومت تبدیل شد اسامه فقط ۵۳ سال داشت اما از تاریخ پر حادثه افغانستان در دهه های اخیر عبور کرده و دوباره پیروزمندانه و البته زنده از آن به درآمده بود تعداد کمی از مبارزان این بخت را داشتند که از جنگ علیه روسها و سپس طالبان جان سالم به در ببرند برای همه اوبه قوماندان قندار شمایل و یادمان مقاومت تبدیل شده بود جایگاهی که با توجه به همه مواردی که هرگز از آنها حرف نمی‌زد با فروتنی می‌پذیرفت زخم های عاشق کار و پنهان دوستان مرده خائنان و بزدلانی که او را نا امید کرده بودند
نویسنده:سدریک بانل
 مترجم: ابوالفضل الله دادی 
بانک کتاب بیستک خرید آنلاین کتاب ادبی بد نشر نگاه را به شما توصیه می‌کند
گاهی اوقات تجربه‌ی یک بار خرید از بانک کتابی با مزایای ویژه می‌تواند مسبب عادت همیشگی برای سایر خریدهای اینترنتی شود. حال اگر افراد مراجعه‌کننده بدانند که بعد از ارسال سفارش کتاب حتی از نوع کمیاب‌ترین آن به بانک کتاب بیستک، در کمترین مدت، سفارشات را درِ منزل تحویل می‌گیرند، بی‌شک در ادامه‌ی راه خرید خود، بانک کتاب بیستک را به فراموشی نخواهند سپرد.