بانک کتاب بیستک - فروش کتاب های کمک درسی

بیستک

پیشنهاد بیستک کتاب

محصولات مشابه

مسخ نشر نگاه

دسته: ادبیات و داستانی کد کالا: 7018 بازدید: 1,147 بار وضعیت: موجود نیست

نویسنده فرانتس کافکا ترجمه صادق هدایت انتشارات نگاه

گزیده ای از کتاب مسخ نشر نگاه یک روز صبح همین که گره گوار سامسا از خواب آشفته ای پرید در رختخواب خود حشره تمام عیار عجیب بدل شده بود به پشت خوابیده و تنش مانند ذره ذره شده بود سرش را که بلند کرد منتقل شد که شکم قهوه ای گنبد مانندی دارد که رویش را رگه هایی به شکل کمان تقسیم بندی کرده است لاف که به زحمت بالا شکمش بند شده بود نزدیک بود به کلی می افتد و پاهای او که به طرز رقت آوری برای تنش نازک می‌نمود جلوی چشمش پیچ و تاب می خورد گره کور فکر کرد چه به سرم آمده و مه هذا در عالم خواب نبود اتاقش درستی در اتاق مردان بود گرچه کمی کوچک ولی کاملا متین و بین چهاردیواری معمولیش استوار بود روی میز کلکسیون نمونه‌های پارچه گسترده بود گرگوار شاگرد تاجری بود که مسافرت می کرد گراوروری که اخیراً از مجله چیده و عقاب طلایی کرده بود به خوبی دیده می شد این تصویر زنی را نشان داد که کلاه کوچکی به سر و یخی پوستی داشت و خیلی شب غرق نشسته و نیم آستین پرپشم ای را که بازویش تا آرنج در آن فرو می‌رفت به معرض تماشای اشخاص باذوق گذاشته بود گرگوار به پنجره نگاه کرد صدای چکه های باران که به حلبی شیروانی می‌خورد شنیده می‌شد این هوای گرفته را کاملاً غمگین ساخت کرد کاشت دوباره کمی می‌خوابیدم تا همه این مزخرفات را فراموش بکنم ولی این کار به کلی غیر ممکن بود زیرا به عادت داشت و پهلوی راست بخوابد و با وضع کنونی نمی توانست حالتی را که مایل بود به خود بگیرد هر چه دست و پا می کرد که به پهلو بخوابد با حرکت خفیفی مثل الاکلنگی به پشت افتاد صد بار دیگر هم آزمایش کرد و هر بار چشمش را می برد لرزش پاهایش را نبیند زمان دست از این کار کشید که یک نوع درد مبهمی در پهلویش حس کرد که تا آنگاه مانند آن را نیافته بود فکر چه شغلی که شغل را انتخاب کردم هر روز در مسافرت دردسرهایی که بدتر از معاشرت با پدر و مادرم است و بهتر از همه این زجر مسافرت یعنی عوض کردن ترن ها سوار شده بهترن های فرعی که ممکن است از دست برود خوراکی های بعدی که باید وقت و بی‌وقت کرد هر لحظه دیدن قیافه های تازه مردمی که انسان دیگر نخواهد دید و محال است که با آنها طرح دوستی بریزد کاشی سوراخی که تویش کار می‌کنند به درک می رفت بالای شکم شکم احساس خارج کرد به چوب تختخواب کمی بیشتر نزدیک شد به پشت می ذارید برای اینکه بتواند بهتر سرش را بلند کند و در محلی که می خواهید یک رشته نقاط سفید به نظرش رسید که از آن سر در نمی آورد سعی کرد که با یکی از پاهایش آن محل را لمس کند ولی پایش را به تعجیل عقب بکشید چون این تماس لرزش فردی در ایجاد می کرد به وضع قبلی خود در آمد فکر می کرد هیچ چیز آنقدر خرد کننده نیست که آدم همیشه به این زودی بلند بشود ان احتیاج به خواب دارد راستی می شود باور کفی بعضی از مسافران مثل زنهای حرم زندگی می‌کنند وقتی که بعد از ظهر به مهمان خانه بر می‌گردم تا سفارش ها را یادداشت کنم تازه این آقایان را می‌بینم که دارند چاشت خودشان را صرف می کنند می خواستم بدانم اگر من چنین کاری میکردم میگفت من را بیرون می انداخت که میداند شاید همین کار عاقلانه باشد اگر پایبند خویشانم رفته بودند مدت‌ها بود که استفاده خودم را داده بودم میرفتم رئیس ما را گیر می‌آورد و مجبور نبودم که فرمایش های او را قورت بدهم در اثر این کار لازم بود از روی میز دفترش می‌افتاد این هم اطوار غریبی است برای حرف زدن و کارمندانش روی میز دفتر صعود می کند مثل اینکه به تخت نشسته آن هم با گوش سنگین که باید کاملاً نزدیکش رفت در هر حال هنوز امیدی باقی است هر وقت پولی را که اقوام به او بدهکارند پس انداز کردن این هم ۵۶ سال وقت لازم دارد حتماً این ضرورت را وارد می آورم حرف حساب یک کلمه و ورق برمی‌گردد در هر حال باید برای ترن ساعت ۵ بلند بشوم
نویسنده: صادق هدایت
 بانک کتاب بیستک خرید آنلاین کتاب ادبی مسخ نشر نگاه را به شما توصیه می‌کند
گاهی اوقات تجربه‌ی یک بار خرید از بانک کتابی با مزایای ویژه می‌تواند مسبب عادت همیشگی برای سایر خریدهای اینترنتی شود. حال اگر افراد مراجعه‌کننده بدانند که بعد از ارسال سفارش کتاب حتی از نوع کمیاب‌ترین آن به بانک کتاب بیستک، در کمترین مدت، سفارشات را درِ منزل تحویل می‌گیرند، بی‌شک در ادامه‌ی راه خرید خود، بانک کتاب بیستک را به فراموشی نخواهند سپرد.