بانک کتاب بیستک - فروش کتاب های کمک درسی

بیستک

پیشنهاد بیستک کتاب

محصولات مشابه

بی نشر افراز

دسته: ادبیات و داستانی کد کالا: 7048 بازدید: 343 بار وضعیت: موجود نیست

مولف حسین عبدالوند انتشارات افراز

گزیده‌ای از کتاب شعر بی نشر افراز
بی چیز ها نمی توان زیست، آن اسبان را آوردیم تا مارا سبکبار گردانند، خود ما از ایشان گرانبار شدیم، چیز: درد به شکل چیزی بود، پیرامون آواها و آرواره ها، گاهی به حرف می آمد، گاهی به لال، زخم از هوا بود و تلخ از دهان، کدام بود، معلوم نبود، به شکل چیزی بود دایره، جهان را می گویم، سفر به سفر، به صحایف و اوراق چیزی نگاشت، به قولی با ماهی چه ماه و شمسه آفتاب منقش و مزین بود، گفتند فصولی دارد، به مصلحت سرد و گرم، به قاقم برف و سنجاب یخ، یا شیر باران و طفل مرداد، چیزی ممتد، رنگ به رنگ، رنگین کمانی روی رود، از اصل و عکس، معطوف چیز چیز چیز چیز، چیز چیست، کدام طرف است، به کجا میرود، چیز، چیزی نیست جز اتحادی از صداهای فرضی، تو فرض کن جنوب، فرض کن اهواز، یکی از عصرها، کارون را به لب بیاورد و چیزی بخواند، کار چیده شود کنار اصواتی فرضی، به جغرافیا برسد، به لهجه، به عادت، مردادی کند برود شهریور، برود پاییز، برود سال، شرجی کند بو بگیرد، سرد شود و بماسد بر تن فصل ها، به شکل چیزی بزند بیرون، به رعشه ات بکشاند، روی سطح یکنواخت، در سرداسرد خطوط، حواست از کار بیفتد، بروی بعد، چیز ها به رعایت نقطه چین تن می‌دهند، مثل همین یکی، که دچار می کند زودتر، به بعد می رسد کبودتر، چیز ترین چیز است ،چیز، درد است، وقت‌ها باشد یک چیز را اطلاق کنند و مرادشان چند چیز متعدد باشد، راه باشد که چند چیز را اطلاق کنند و مرادشان یک چیز باشد، به اختصار، یکی یکی مان را تن می کند و جمع می شود با مرگ، مکعبی بی رنگ، چهل ساله و جا افتاده، ما را به دوش می گیرد، اطراف را به دوش می گیرد، مستطیل به مستطیل، دوش می شود و خاکستر، خواست تا دفتر به کارون بشوییم و، لب به حرف آشنا کنیم، ما را زن چیزی برسانید به چیزی،  کرامت دارد و کراهت، جایی به کارون می‌زند، جایی کارون را از آب میگیرد، نزدیک می شود، ده، بیست، سی، چهل، خط میخورد از پا، می خواند، من، تو، او، ما، خط می‌خورد از گلو، همیشه چیزی نگفته می ماند. چون به یادت میرسم چیزی نمی مانم به یاد بی دل برای مادرم که با بهار رفت
چیز: فقدان؛ بی چیز نمی شود ماند، نمیشود رفت، صدا به صدا که می رسد، چیزها می گریزند از حرف، از معلوم، دور می‌شوند دور، به غیاب، به بی های مشترک، یکی از چیزهاست بی، نه از حضور سر در می آورد، نه در غیاب تمام می شود، پیشتر می رسد
شاعر: حسین عبدالوند
بانک کتاب بیستک خرید آنلاین کتاب ادبی نشر افراز را به شما توصیه می کند