کتاب زن اسیر از مجموعه کتاب های انتشارات نی می باشد در بخش ابتدایی کتاب آمده است. وقتی نشریه سئسری دیپریویشن را میخواندم واندا همسر سابقم مجله ال را می خواند. برای کسی که در دانشگاه در رشته زبان فرانسوی تحصیل کرده بود و حالا به جز مراقبت کردن از بچه و بیرون نگاه کردن از پنجره کار دیگری نداشته بکند انگیزهای برای طغیان بود واندا با مجله احساس همدلی میکرده یک بار اعلام کرد که زنان باردار استیک خام نمیخورند و واندا متابعت کرده در طول کل دوره بارداری اش حتی ذره ای استیک خام توی دهانش نگذاشت. او همانطور که ال توصیه کرده بود ظاهر دختر مدرسه ای ها به خودش داد. همیشه عکس های چهار رنگ آسیاب مرمت شده زیبایی را در بریتنی به هم بهم نشان میداد که با لوازم منزل آرنه یاکوبسن و اشیای پلاستیکی قرمز و نارنجی روشن از میلان نونوار شده بود خانهای که طبیعت را مجسم میکند طی این مدت این چیزی در حدود چهار هزار مقاله خبری متفاوت درباره آنا کارینا ستاره سینما منتشر کرد و واندا واقعاً تا وجودی به او شباهت پیدا کرد. غروب هایمان عاقد امید بود دنیا در غروب اگر مرد متاهلی باشید به نظر آکنده از فقدان امید می آید هیچ کاری نیست کنید جز اینکه به خانه بروی و نه گیلاس نوشیدنی ات را بخوری و همه چیز را فراموش کنی. روی صندلی مورد علاقت ولو شده ای و نه گیلاس نوشیدنی ات روی میز کنار مبل در آرایشی سرباز مانند به ثبت شدهاند و دستت هرگز از آنها دور نمی شود و دست دیگرت شکم قلمبه بچه تا خرخره خورده را می چسبد و شاید کمی تکانش بدهی اگر صندلی بچه ننوئی باشد چنان که مال بچه من در آن روزها ننوئی بود و نیاز داشت چه بسا آن پیچک کوچک تحقیر این را قلم می گیرند منظورم محتوا بود.. آن پیچک کوچک محتوا از مخزنی که همه محتوای دنیا نگهداری میشد پیچ بخورد و بالا برود و به مغز نرم شده دو برسد و کنترل آن جا را به دست بگیرد و او را متقاعد کند که این بالا خره ثمره ی همه ی کارهای توست کارهایی که درباره شان فکر میکردی و از خود میپرسیدی ثمره ی کارهایم کو. و از این رو تو که تازه از این فکر نادرست و امیدوار و دلگرم شدهای دست آزاد خود را دستی که آن نهگیلاس نوشیدنی رامحکم نچسبیده است دراز می کنی و موی بچه را نوازش می کنی و بچه سرش را بلند میکند و توی صورتم نگاه میکند و به عبارتی خلق و هویت را ارزیابی میکند و میگوید میشه واسم یه اسب بگیری. به رغم همه چیز از برخی جهات تقاضای کاملا معقولی است اما از جهات دیگر آن حالات تعادل ساعت شش را که با آن همه زحمت به آن رسیده بودی به طور کامل نابود می کند چون البته این یعنی تقاضای بچه به هیچ وجه ممکن نیست و از این رو با تمام قدرتی که داری میگویی نه. بیشتر پارس کردنی است که کمی شبیه گاز گرفتن مینماید. چنان که به این برنامه یعنی داشتن اسب یک بار برای همیشه تا ابد خاتمه بدهی. اما خودت را جای بچه میگذاری با آن کفش های پاره پوره اش که حالا که از نزدیک به آنها نگاه می کنی می بینی بیشتر شبیه سیم ظرفشویی بریلو استفاده شده اند تا کفش و زمانی را در گذشته دور پیش از جنگ جهانی اول به خاطر می آوری که خود تو هم خواهان اسبی بودی و از این رو بر خود مسلط می شوی و گیلاس دیگری را در دهان خود خالی میکنی. قیافه متشکری به خود میگیری و دهان باز می کنی و با ملایمت و ملاطفت و حتی حیله گرانه به بچه صحبت میکنیم و توضیح میدهیم که اسب فضای باز و بزرگی را یعنی جایی که بتواند گردش کند و به طرف خط و با اسبهای دلربای دیگر جفت گیری کند به فضای بسته آپارتمان و ویرانی با سنگ قهوه ای رنگ ترجیح میدهد و میگوید اگر اسبی بگیریم اینجا در آپارتمان خوشحال نخواهد بود و از او یعنی بچه میپرسی دلت می خواهد اسب غمگینی داشته باشید که غصه بخورد و ماتم بگیرد و روی تخت دو نفره توی اتاق خواب دراز بکشد و شاید گهگاه استفراغ کند و شاید هم حتی با لگد یکی دو تا دیوار را خراب کند تا عصبانیتش را ابراز کند.
گاهی اوقات تجربهی یک بار خرید از بانک کتابی با مزایای ویژه میتواند مسبب عادت همیشگی برای سایر خریدهای اینترنتی شود. حال اگر افراد مراجعهکننده بدانند که بعد از ارسال سفارش کتاب حتی از نوع کمیابترین آن به بانک کتاب بیستک، در کمترین مدت، سفارشات را درِ منزل تحویل میگیرند، بیشک در ادامهی راه خرید خود، بانک کتاب بیستک را به فراموشی نخواهند سپرد.