بانک کتاب بیستک - فروش کتاب های کمک درسی

بیستک

پیشنهاد بیستک کتاب

محصولات مشابه

جای خالی سلوچ نشر چشمه

دسته: ادبیات و داستانی کد کالا: 9204 بازدید: 1,100 بار وضعیت: موجود نیست

مولف محمود دولت آبادی انتشارات چشمه

عنوان: خرید کتاب جای خالی سلوچ انتشارات چشمه
 کتاب جای خالی سلوچ از مجموعه کتاب‌های انتشارات چشمه می باشد که در بخش ابتدایی کتاب این چنین آمده است. مرگان که سر از بالین برداشت سلوچ نبود. بچه ها هنوز در خواب بودند عباس ابراو هاجر مهرگان زلفای مقراضی کنار صورتش را زیر چادرقد بلند کرد از جا برخاست و پا از گودی دهن درب حیاط کوچک خانه گذاشت و یکراست به سرتنور رفت. بلوچی سرتنور هم نبود. شب‌های گذشته را سلوچ لب تنور می خوابید. مرگان نمی دانست چرا فقط میدانست که سر تنور می خوابد. شبها دیر خیلی دیر به خانه می آمد یک روز به ایوان تنور می‌رود و زیر سقف شکسته ایوان لب تنور چمبر می شد. جلسه ریزی داشت خودش را جمع می کرد زانوهایش را توی شکمش فرو می برد دستهایش را یاران هایش دوپاره استخوان جا می داد سرش را بیخ دیوار می‌گذاشت و کف آن کهنه الاغش را الاغی که همین بهار پیش ملخی شده بود و مرده بود رویش می کشید و می خوابید. شاید هم نمی خوابید. کسی چه میداند شاید تا صبح که می کرد و با خودش حرف می زد چرا که این چند روزه ی آخر از حرف و جا افتاده بود. خاموش می آمد و خاموش می رفت صبحا مهرگان میر بالای سرش سلوچ هم خاموش بیدار می‌شد و بی آن که زنش نگاه کند پیش از برخاستن بچه ها از شکاف دیوار بیرون می رفت. مهرگان فقط صدای سرفه های همیشگی شوی شرا از گوچه می شنید پس از آن سلوچ گم بود. سلوک و سرفه شکم بودن پاپوش و گیوهای هم به آن داشت تا صدای رفتنش را مردگان بشنود کجا می‌رفت این را هم مرگان نتوانسته بود بفهمد. کجا می توانست برود کجا گم می‌شد پیدا نبود کسی نمی‌دانست کسی به کسی نبود مردم به خود بودن هر کسی دچار خود سر در گریبان خود داشتید نمی شدند هیچکس دیده نمی شد. پنداری اهالی زمینج در لایه ای از یخ و خشک پنهان بودن تنها خوشگل سرمای سمج و تمام نشدنی بود که کوچه های کج و کوله زمینج را پر می‌کرد. فلوت ژنده بی‌پا پوش و بی کلاه کپ آن خر مرده اش را روی شانه ها می کشید و در این خشک سرما که یوز در آن بند نمی‌آورد گم می‌شد و مرگان نمی دانست مردش کجا میرود. اولین کافی بود که بداند اما کم کم رفته اش را از دست داد می رفت که می رفت بگذار برود. مرگ آن دیگر کشی در خود به مردش حس می‌کرد. این کشش از خیلی پیش گذاشته بود و فقط عادتش مانده بود. این آخری ها آتش هم کم کم داشت کمرنگ و کمرنگ تر میشد...بانک کتاب بيستک شما را به خواندن اين کتاب دعوت ميکند. بيستک کتاب امکان خريد اينترنتي کتاب‌ کمک درسي و کتاب هاي عمومي رمان و داستان را با تخفيف و ارسال رايگان فراهم مي‌سازد. معمولا هيچ گزينه‌اي در کنار کيفيت کالاي اجناس يک فروشگاه به جز تخفيف، نمي‌تواند سيلي از مشتريان را به سوي خود به راه بياندازد؛ به‌خصوص اگر اين تخفيف مربوط به فعاليت خريد و فروش کتاب‌کمک درسي و کنکوري باشد که نياز مبرم اين ماه‌هاي پاياني سال براي بچه‌هاي کنکوري است. در چنين وضعيتي نقش پُررنگ بانک کتاب‌هايي همچون بانک کتاب بيستک، بسيار نمايان مي‌شود. بانک کتاب بيستک با تخفيف‌هاي فراوان و تنوع محصولات در جهت ايجاد آرامش براي دانش‌آموزان و کنکوري‌هاي عزيز شرايط ويژه‌رقم زده است.