بانک کتاب بیستک - فروش کتاب های کمک درسی

بیستک

پیشنهاد بیستک کتاب

محصولات مشابه

سنگ یحیا نشر نیماژ

دسته: ادبیات و داستانی کد کالا: 9299 بازدید: 946 بار وضعیت: موجود نیست

نویسنده: خسرو عباسی خودلان انتشارات نیماژ

کتاب سنگ یحیا از مجموعه کتاب های انتشارات نیماژ میباشد. در بخش ابتدایی کتاب آمده است: حالا ایستاده بود جلوی در و سایه پنجه وار شاخه های لخت مو خشک را نگاه می‌کرد که چنگ انداخته بود روی کرکره بسته دکان. انگشتر را سراند جلوتر. حلقه رکاب از بند دو انگشت عرق کرده رد شد. بادل انگشتهایش سطح صیقلی برجستگی ها و فرورفتگی های ظریف رکاب خاتم انگشتر را دوباره مرور کرد. سهراب افتاده بود لبه کانالی که یا خودش را از ترس ترکش خمپاره ها پرت کرده بود توی آن. وقتی صداها قطع شده بود و یحیا جرات کرده بود سرش را بیاورد بیرون سهراب را دیده بود که جمع شده توی خودش مثل کسی که لرزش گرفته باشد. انگار ترکش‌های تودلی یکی از خمپاره ها چنگ انداخته بود به گلوی سهراب و قفسه سینه و شکم و گردنش را خراشیده بود. یحیا سهراب را تکان داده بود و وقتی دیده بود همان جور توی خودش مچاله شده او را کشیده بود توی گودال. قدم جلو گذاشت و دکمه تاسیده ی زنگ در را فشار داد. دوتا قناری صدا به صدای هم دادند. ولوله افتاد توی صدای مبهمی که از توی حیاط می آمد شاید صدای همان مرغ هایی بود که سهراب گفته بود. حتما سهراب از هوش رفته بود که وقتی افتاده بود توی گودال بعد از چند لحظه چشم هایش را باز کرده بود و وقتی بالاخره یحیا او را شناخته بود دست یحیی را با دست لرزان و خون آلودش گرفته و نالیده بود. اول... اول خبر برسان به آقا موسی الرضا بعد مادرم و... رعشه ای توی تن سهراب پیچیده بود و دست یحیا را با تمام توانش جوری فشار داده بود که یحیا حس کرده بود الان است که استخوان ساعدش بشکند. ولی بعد دست لرزان سهراب شل شده بود و سفیدی چشم هایش برگشته بود و حرفش برای همیشه ناتمام مانده بود. یحیا وقتی مطمئن شده بود که سهراب تمام کرده سعی کرده بود انگشتر را از دست خونی سهراب دربیاورد. انگشتر گیر کرده بود به بند ورم کرده انگشت سهراب. یحیا مجبور شده بود به زحمت انگشت خشک شده سهراب را راست کند تا انگشتر بیاید بیرون. پلاک را هم از وسط شکسته بود و نصفه باقی مانده پلاک با زنجیرش جا مانده بود لای گوشت خراشیده گردن و خون و گل گلوی سهراب. گوشش را چسباند به سطح گرم در خانه کنار طاووسی که زهوار های آهنی روی لنگه ی بزرگ در ساخته بودند. با قوز انگشتش ارام در زد. یک لحظه صدای مرغها آرام‌تر شد. منتظر ماند. دوباره زد به در‌ این بار صدای غر غر مرغ ها بلند شد. یکی دو تا هم نبودند انگار. از دیروز غروب که راه افتاده بود تا نزدیک صبح خوابش نبرده بود و تمام مدت سعی کرده بود رد خون لابه لای نقش های ظریف اسلیمی انگشتر را پاک کند. ساییدن های زیاد به مخمل پشتی صندلی کوپه های هشتم قطار درجه ۲ تهران به مشهد رنگ لایه ی خونابی روی نگین فیروزه را برگردانده بود و حالا نگین انگشتر مات و مرده مثل لخته خونی به کبودی میزد. یحیا زل زد به حروف و اعدادی که روی در با مداد شمعی جگری رنگی بیرون از بال و پر فلزی طاووس نوشته شده بود. زیرش هم تاریخ زده بود و نوشته شده بود سرشماری نفوس و مسکن شهرستان مشهد. از اعداد و حروف ای که پشت سر هم نوشته شده بود چیزی دستگیرش نشد. بین اعداد و ارقام عدد پنج نبود
بانک کتاب بیستک شما را به خواندن این کتاب دعوت میکند. بانک کتاب بیستک امکان خرید اینترنتی کتاب‌های مختلف را با ۲۰ تا ۵۰ درصد تخفیف و ارسال رایگان فراهم می‌سازد. معمولا هیچ گزینه‌ای در کنار کیفیت کالای اجناس یک فروشگاه به جز تخفیف، نمی‌تواند سیلی از مشتریان را به سوی خود به راه بیاندازد؛ به‌خصوص اگر این تخفیف مربوط به فعالیت خرید و فروش کتاب‌های کمک درسی و کنکوری باشد که نیاز مبرم این ماه‌های پایانی سال برای بچه‌های کنکوری است. از طرفی با وجود شرایط کرونایی امروز شنیدن خبرهای تخفیفی اجناس به‌صورت حضوری، میل به خرید را به خاطر خطر سلامتی، کاهش می‌دهد؛ اما در چنین وضعیتی نقش پُررنگ بانک کتاب‌هایی همچون بانک کتاب بیستک، بسیار نمایان می‌شود. بانک کتاب بیستک با تخفیف‌های فراوان و تنوع محصولات در جهت ایجاد آرامش برای دانش‌آموزان و کنکوری‌های عزیز در شرایط ویژه‌ی روزهای پایانی پاییز، زمستان خوبی را برای دانش‌آموزان عزیز رقم زده است.