عنوان: خرید کتاب طیف باطل انتشارات افراز
کتاب طیف باطل از مجموعه کتابهای انتشارات افراز می باشد که در بخش ابتدایی کتاب آمده است. آقای اقتداری میبخشید تیمسار بازنشسته اقتداری اینکه به خیلی چیزها با نظر تفنن نگاه می کند. یا از پس دیوار طویل مه لمیده در صندلی راحت حصیری در تراس آسمانی را میجوید که نیست اما تیمسار می جوید و می خواهد که باشد. میتوانستم شاید دستتان را بگیرم و نزدیک و نزدیکتر ببرم و با هم از خیلی نزدیک آقای اقتداری میبخشید تیمسار بازنشسته ابتدایی را نگاه کنیم از چهره شروع کنیم با آن بینی برآمده دراز و منقار عقاب و دو گل گداخته که در اما یقین چهره چنان ما را من و تو را غرق می کرد که با دارم می کردید همه چیز را در چند کلمه بگویم تا از غرق شدن در دوگل گداخته که در نجات یابیم. یقین نمی توانم این کار را بکنم با کاغذ سپیده پیش از نوشتن حرفهایم را زدهام به قلم دستم هم حتی گفتهام همانطور که تیمسار بازنشسته به ما شده اش بارها بد گفته است و هنوز هم می گوید عاشق و بی مصرف چقدر کشش می دهی. قربان هنوز تمام نشده. با شما نمیشه مثل آدم رفتار کرد همیشه باید یکی بالا سرتون باشه و ضرب و شقه کنه. قربان به قبه های مبارک تقصیر من نیست. ببند اون گاله رو بهتون رو دادن تو اصلاً شعور قبه و ستاره را داری. و تعلیمی مار گزنده دو می جنباند و دور گردن دور صورت هر جا که می خواست چمبره می زد. اما من نویسنده تعلیمی ندارم چرا که کاغذ گردن ندارد چرا که نویسنده تیمسار بازنشسته نیست. صدا صدای زوزه دردناک کتک خورده از دهنی انسانی بر میآمد با خونی که از جای تعلیمی سرریز میکرد تعلیمی اما باز میشود و چنبره میزد گوشت گردنی را شاق و گونهای را آماس می داد می شکافت. مرد گماشته بعد از ضربه دوم هیچ نمی دید. ابر سیاه که در سرش را پر میکرد آن سوی تن نه جای روح می نشست. سیاهی درون را می انباشت و گماشته هیچ نمی دید اگر میدید سیاه می دید خود را نمیافت به جا نمی آورد اگر میافت در عمق سیاه پلشت شویم یافت و به جا میآورد یا آویزان شده ای در چاهی هم باشد از سیاهی سیاهی لزج ترس لزج در دل از این و آن یکی پس از درباره دوم که فرود می آورد چشمهایش را میدید. خود بارها دیده بود باز هم می دید چشم هایش را می دید که کاسه سر را رها می کرد. بال در آورده و پرواز کرده تا دورتر ستاره درخشان. ضربه ی سوم را که فرود می آورد و بوی گوشت له شده تن را می شنید و بوی خون را در نور خود را باز می یافت. از همه سو ستارگان برای او جلوه می کردند و او در ستاره ها بود و می دید چشم هایش را با ستاره ها قاطی می شود آنگاه لذت زلال رگهایش را می جست و بوی خون استنشاق می کرد. کسانی گفته بودند و گماشته را با تعلیمی کشته است. گفته بودند دیگر کسی نمی گفت آنها که گفته بود نقلهای دروغپردازی بودند که یک بار به جای دروغ پردازی از فراز طبقه سیزدهم ساختمانی به اشتباه پرواز کرده بودند. میگفتند قصدشان در فراز طبقه سیزدهم ساختمان مثل همیشه دروغپردازی بوده است. اما دروغ را با خود به طبقه سیزدهم ساختمان نبرده بودند میگفتند فراموش کردند و همین فراموشی باعث شده است که اشتباه کوچکی بکنند. به جای دال به داد دست یازیده اند و به جای پرداز پرواز کرده اند. نکته حساس است خیلیها دال را شبیه واو می نویسند و خیلی ها پرداز را شبیه پرواز می نویسند. نکته حساس است اما مهم. هیچ کس فکر نمیکند که مهم باشد برای شاگرد مدرسه ای شاید یک چهارم غلط بیشتر در دیکته شان نگیرند.بانک کتاب بيستک شما را به خواندن اين کتاب دعوت ميکند. بيستک کتاب امکان خريد اينترنتي کتاب کمک درسي و کتاب هاي عمومي رمان و داستان را با تخفيف و ارسال رايگان فراهم ميسازد. معمولا هيچ گزينهاي در کنار کيفيت کالاي اجناس يک فروشگاه به جز تخفيف، نميتواند سيلي از مشتريان را به سوي خود به راه بياندازد؛ بهخصوص اگر اين تخفيف مربوط به فعاليت خريد و فروش کتابکمک درسي و کنکوري باشد که نياز مبرم اين ماههاي پاياني سال براي بچههاي کنکوري است. در چنين وضعيتي نقش پُررنگ بانک کتابهايي همچون بانک کتاب بيستک، بسيار نمايان ميشود. بانک کتاب بيستک با تخفيفهاي فراوان و تنوع محصولات در جهت ايجاد آرامش براي دانشآموزان و کنکوريهاي عزيز شرايط ويژهرقم زده است.